1. نهج الفصاحه ح1520 |
2. صحیح بخارى 3/125 |
3. مکارم الأخلاق ص216 |
4. کافى 2/105/11 |
5. کنزالعمال 16/379/44995 |
6. مستدرکالوسایل 12/201/13881 |
7. نهج الفصاحه ح 147 |
8. جامع الأخبار ص276 |
9. کافى 4/12/6 |
10. الدرّالمنثور 6/244 |
تربیت
اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنینَ وَعَبْدٌ سَبْعَ سِنینَ وَوَزیرٌ سَبْعَ سِنینَ؛
فرزند هفت سال سروَر، هفت سال فرمانبردار وهفت سال وزیراست.دگارش هستى ... .
امام على علیهالسلام :
مَنْ سَأَلَ فى صِغَرِهِ أجابَ فى کِبَرِهِ؛
هر کس در خردسالى سئوال کند، در بزرگسالى پاسخ مى گوید.
امام صادق علیهالسلام :
إنّا نَأْمُرُ صِبْیانَنا بِالصَّلاةِ وَالصّیامِ ما أَطاقواإذاکانواأبْناءَسَبْعِسِنینَ؛
ما هنگامى که کودکانمان هفت ساله مى شوند به اندازهاى که طاقت دارند آنان را به انجام نماز و روزه فرمان مى دهیم.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله :
عَرامَةُ الصَّبِىِّ فى صِغَرِهِ زیادَةٌ فى عَقْلِهِ فى کِبَرِهِ؛
بازى گوشى کودک در خردسالى اش مایه فزونى عقل در بزرگسالى اوست.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله :
یا عَلىُّ: رَحِمَ اللّهُ والِدَیْنَ حَمَلا وَلَدَهُما عَلى بِرِّهِما؛
اى على: خداوند رحمت کند پدر و مادرى را که فرزند خویش را بر نیکى کردن به خودشان یارى کنند.
1. نهج الفصاحه ح3146 |
2. مکارم الأخلاق ص222 |
3. صحیفه سجادیه از دعاى 25 |
4. کنزالعمال 16/456/45409 |
5. مکارم الأخلاق ص222 |
6. تحف العقول ص263 |
7. غررالحکم 5/264/8273 |
8. دعائم الاسلام 1/194 |
9. کنزالعمال 11/91/30747 |
10. من لایحضره الفقیه 4/372 |
جهنم
امام على علیهالسلام
:
1. نهج البلاغه خطبه183 |
2. امالى طوسى 1/533/1162 |
3. کنزالعمال 14/527/39507 |
4. کنزالعمال 16/103/44071 |
5. عیون الاخبارالرضا 1/31/20 |
6. تنبیه الخواطر 1/121 |
7. کافى 8/136/103 |
8. التوحید 29/31 |
9. الدرالمنثور 3/9 |
10. کافى 2/85/5 |
مسواک
1. بحارالأنوار 76/130/17 |
2. وسائل الشیعه 1/346/1 |
3. خصال ص481 |
4. نهج الفصاحه ح1975 |
5. مکارم الاخلاق ص51 |
6. بحارالأنوار 76/137/باب18 |
7. مکارم الاخلاق ص153 |
8. مکارم الاخلاق ص152 |
9. نهج الفصاحه ح178 |
10. خصال ص481 |
1
. کینه ، نابود مى کند. (غررالحکم ، باب کینه)2
. کینه ، سبب بر انگیختن خشم است. (غررالحکم ، باب کینه)3
. کینه ، پست ترین عیب هاست. (غررالحکم ، باب کینه)4.
آدم کینه توز راحتى و آسایش ندارد. (غررالحکم ، باب کینه)5
. کینه ، خویى پست است و بیمارى نابود کننده اى است. (غررالحکم ، باب کینه)6.
کینه ، دردى است سخت و دردناک و بیمارى وبادارى است. (غررالحکم ، باب کینه)7
. دنیا کوچکتر و حقیرتر و کمتر از آن است که از کینه ها پیروى شود. (و آدمى به دنبال کینه توزى برود) (غررالحکم ، باب کینه)8.
آدم کینه توز جانش در شکنجه و عذاب و اندوهش چند برابر است. (غررالحکم ، باب کینه)9
. کینه توزى از خصلت هاى بدان و بدکاران است. (غررالحکم ، باب کینه)10
. کینه آتشى است که جز به غلبه و ظفر خاموش نشود. (غررالحکم ، باب کینه)11.
خود را نگهدارید از تندى بخل و کینه و خشم و حسد و براى مبارزه با هر یک از آنها ابزار و سلاح لازم را تهیه کنید که به وسیله آن ابزار با آنها بجنگید و از آن جمله است : اندیشه کردن در سر انجام کار ، جلوگیرى از پستى و رذالت ، طلب فضیلت ، صلاح آخرت ، و ملازم بودن با حلم و بردبارى. (غررالحکم ، باب کینه)12
. پست ترین خوی ها کینه است. (غررالحکم ، باب کینه)13
. سخت ترین دل ها از نظر آلودگى و ناصافى ، دل شخص کینه توز است. (غررالحکم ، باب کینه)14
. به راستى عاقل و خردمند کسى است که کینه ها (ى مردم) را از دل بیرون کرده باشد. (غررالحکم ، باب کینه)15
. آدم کینه ور بد معاشرى است. (غررالحکم ، باب کینه)16
. از کینه توزى دل ها و دشمنى داشتن در سینه ها و پشت کردن به یکدیگر و یارى ندادن و دستگیرى نکردن از همدیگر ، دورى و اجتناب کنید، تا زمام امور خود را به دست گیرید. (غررالحکم ، باب کینه)17
. اساس و سر عیب ها کینه است. (غررالحکم ، باب کینه)18
. سبب فتنه ها کینه است. (غررالحکم ، باب کینه)19
. سلاح بدى و شرّ، کینه است. (غررالحکم ، باب کینه)20
. بدترین چیزى که در قلب جاى گیر شود کینه است. (غررالحکم ، باب کینه)21.
دل هاتان را از کینه پاک کنید که بیمارى وبا آورى است. (غررالحکم ، باب کینه)22
. کسى که کینه اش بسیار باشد عتاب او (و سرزنش و گله اش) کم است. (غررالحکم ، باب کینه)23
. آدم کینه توز اخوّت و برادرى ندارد. (غررالحکم ، باب کینه)24.
کسى که کینه را از درون خود به یک سو اندازد دل و قلبش آسوده و راحت شود. (غررالحکم ، باب کینه)25.
کسى که تخم کینه (در دل) بکارد محنت و اندوه درو کند. (غررالحکم ، باب کینه)26.
چه سخت است زندگى کینه توز. (غررالحکم ، باب کینه)27.
شخص کینه توز دوستى ندارد. (غررالحکم ، باب کینه)28
. انسان کریم و بزرگوار کینه توز نیست. (غررالحکم ، باب کینه)منبع
www.hadis.monajat.orgپاکیزگی
1. نهج الفصاحه ح690 |
2. نهج الفصاحه ح1182 |
3. منلایحضرهالفقیه 1/115/237 |
4. خصال ص620 |
5. کافى 6/350/4 |
6. کافى 6/444/14 |
7. وسائل الشیعه 1/422/6 |
8. وسائلالشیعه 1/433/1 |
9. وسائلالشیعه 3/575/2 |
10. منلایحضرهالفقیه 4/5/4968 |
عطر
رسول اکرم صلى الله علیه وآله
:
1. بحارالأنوار 66/291/3 |
2. کافى 6/510/6 |
3. نهج الفصاحه ح850 |
4. کافى 6/511/7 |
5. مستدرکالوسائل 1/418/1044 |
6. نهج الفصاحه ح1256 |
7. نهج الفصاحه ح1463 |
8. کافى 6/510/4 |
9. کافى 5/508/7 |
10. بحارالأنوار 103/255/1 |
رابطه با خدا
1. بحارالأنوار 92/242/48 |
2. مصباح الشریعة 1/175/83 |
3. بحارالأنوار 71/366/12 |
4. امالى طوسى 1/536/1162 |
5. تحف العقول ص100 |
6. غررالحکم 5/395/8909 |
7. محجة البیضاء 8/5 |
8. بحارالأنوار 70/384/42 |
9. نهج الفصاحه ح2836 |
10. کافى 8/241/330 |
نماز
رسول اکرم صلی الله علیه وآله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَیرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَکاةَ وَقَروا الضَّیفَ... ؛
امّتم همواره در خیر و خوبی اند تا وقتى که یکدیگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زکات بدهند و میهمان را گرامى بدارند... .
رسول اکرم صلی الله علیه وآله :
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ؛
نماز کلید همه خوبى هاست.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله :
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّهِ وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّهِ وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّهِ؛
نماز در اول وقت خشنودى خداوند، میان وقت رحمت خداوند و پایان وقت عفو خداوند است.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله :
اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ المُصَلّى اِذا صَلّى فَاِنَّهُ یُناجى رَبَّهُ تَبارَک وَتَعالى فَلیَعلَم بِما یُناجیهِ؛
اى مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبهاش مناجات مى کند، پس باید بداند چه مى گوید.
امام على علیهالسلام :
لَو یَعْلَمُ المُصَلّى ما یَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛
اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.
امام على علیهالسلام :
اُنظُر فیما تُصَلّى وَعَلى ما تُصَلّى اِن لَم یَکُن مِن وَجهِهِ وَحِلِّهِ فَلا قَبولَ؛
بنگر در چه (لباسى) و بر چه (چیزى) نماز مى گزارى، اگر از راه صحیح و حلالش نباشد، قبول نخواهد بود.
امام صادق علیهالسلام :
مَن قَبِلَ اللّهُ مِنْهُ صَلاةً واحِدَةً لَم یُعَذِّبْهُ وَمَن قَبِلَ مِنْهُ حَسَنَهً لَم یُعَذِّبْهُ؛
خداوند از هر کس یک نماز و یا یک کار نیک را قبول کند، عذابش نمى نماید.
امام صادق علیهالسلام :
تَسبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فى کُلِّ یَومٍ فى دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَىَّ مِن صَلاةِ اَلفِ رَکعَةٍ فى کُلِّ یَومٍ؛
تسبیحات فاطمه زهرا علیهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوبتر از هزار رکعت نماز در هر روز است.
امام صادق علیهالسلام :
سَجدةُ الشُکرِ واجِبَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِمٍ تُتِمُّ بِها صَلاتَکَ وَتُرضى بِها رَبَّکَ وَتُعجِبُ المَلائِکَةَ مِنکَ... ؛
سجده شکر بر هر مسلمانى واجب است، با آن نمازت را کامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرشتگان را به شگفتى مى آورى.
امام صادق علیهالسلام :
یُعرَفُ مَن یَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ: یُنظَرُ اِلى اَصحابِهِ مَن هُم؟ وَاِلى صَلاتِهِ کَیفَ هىَ؟ وَفى اَىِّ وَقتٍ یُصَلّیها؟ ؛
کسى که از حق دَم مى زند با سه ویژگى شناخته مى شود: ببینید دوستانش چه کسانى هستند؟ نمازش چگونه است؟ و در چه وقت آن را مى خواند؟
1. امالى طوسى 647/1340 |
2. الفردوس 2/404/3796 |
3. سنن الدار قطنى 1/201/974 |
4. مسند ابن حنبل 2/129 |
5. غررالحکم 5/116/7592 |
6. تحف العقول ص174 |
7. کافى 3/266/11 |
8. کافى 3/343/15 |
9. التهذیب 2/110/183 |
10. محاسن 1/396/885 |
حدیث منزلت :
از جمله احادیثی که بر امامت حضرت علی ( ع ) دلالت دارد ؛ حدیث منزلت است که در کتب معتبر اهل سنت از جمله صحیح بخاری نقل شده است که « ان النبی (ص ) لما خرج الی تبوک ، استخلف علیاً فی المدینة ، و علی اهله ، فقال علی : ما کنت اوثر ان تخرج فی وجه الا و انا معک فقال : اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون منموسی ، الا انه لا نبی بعدی .
یعنی هنگامی که پیامبر خدا برای غزوه تبوک از مدینه خارج شدند علی را به جای خود در مدینه و در بین اهل خود قرار دادند (و بنا بر نقل تاریخ ، برخی از منافقین به استهزاء آن حضرت پرداخته و گفتند پیامبر خدا ، علی را با زنان و کودکان و بیمارن در مدینه جای گذاشته و با خود او را در جهاد فرا نخوانده است. ! ) اما حضرت علی ( ع )به پیامبر حدا ( ص ) عرض کردند : من دوست ندارم که شما برای جهاد خارج شوید مگر اینکه من هم با شما باشم . پس پیامبر اکرم فرمودند : ایا راضی نیستی که منزلت و مقام تو نزد من مانند منزلت هارون نسبت به موسی باشد مگر اینکه پس از من پیامبری نخواهد بود .این حدیث در کتب زیر نقل شده است :
صحیح مسلم ج ۴ / ص ۱۰۸ ، صحیح بخاری ج۵ / ص ۳ و ۲۴ در کتاب فضایل ، مسند احمد ج۱ / ص ۱۷۰ و ۱۷۳ و ۱۷۵ و ۱۸۵ ، مسند ابی داود ج۱ / ص ۲۹ ، صحیح ترمذی ج ۲ / ص ۳۰ ، اسد الغابة ج۴ / ص ۲۶ و ج ۵ ص ۸ ، خصایص نسائی ص ۱۵ و ۱۶ ، کنز العمال ج ۶ ص ۴۰۲ ، ذخائر العقبی ص ۱۲۰ ، مجمع الزوائد ج۹ / ص ۱۰۹ و ۱۱۰ و ۱۱۱ . وتعداد زیادی از کتب معتبر دیگر اهل سنت و شیعه این حدیث نقل شده است و همان مقام و منزلت هارون را نسبت به حضرت موسی ( علیهما السلام ) برای حضرت علی اثبات می کند مگر نبوت و پیامبری را که حضرت رسول ( ص ) آن را نفی فرموده و گفته اند که « الا انه لا نبی بعدی » واین حدیث به صورت مطلق جانشینی حضرت علی را ثابت میکند و به ایام غزوه تبوک و عدم حضور پیامبر خدا در مدینه اختصاص ندارد هر چند در خصوص این جریان صادر شده است .