Iceboy

ادبیات انگلیسی.عکس.اس ام اس.مطالب علمی و ... در عرشه تایتانیک!

Iceboy

ادبیات انگلیسی.عکس.اس ام اس.مطالب علمی و ... در عرشه تایتانیک!

عکسی از Justin Timberlake

خیلی از این عکس خوشم میاد.ولی دلیلشو نمی دونم.یه جورایی یه احساس جالب بهم دست می ده.شاید به خاطر حالت چهره اش باشه.بیخیال بابا.کم کم دارم عقلم رو از دست می دم!

قرآن


قرآن

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
اِنَّ الْبَیتَ اِذا کَثُرَ فیهِ تِلاوَةُ القُرآنِ کَثُرَ خَیْرُهُ وَاتَّسَعَ اَهْلُهُ وَاَضاءَ لاَِهْلِ السَّماءِ کَما تُضىءُ نُجومُ السَّماءِ لاَِهْلِ الدُّنْیا؛
خانه اى که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانیان بدرخشد چنان که ستارگان آسمان براى زمینیان مىدرخشند.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
اَلا مَنْ تَعَلَّمَ القُرآنَ وَعَلَّمَهُ وَعَمِلَ بما فیهِ فَأنَا لَهُ سائِقٌ اِلَى الجَنَّةِ وَدَلیلٌ اِلَى الجَنَّةِ؛
بدانید هر کس قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد و به آنچه در قرآن است عمل کند، من جلودار و راهنماى او به سوى بهشت هستم.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
یا بُنَىَّ لاتَغْفُلْ عَنْ قِراءَةِ القُرآنِ فَاِنَّ القُرآنَ یُحْیِى الْقَلبَ وَیَنهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْکَرِ وَالْبَغْىِ؛
فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زیرا که قرآن دل را زنده میکند و از فحشاء و زشتى و ستم باز میدارد.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
اِنْ اَرَدْتُم عَیْشَ السُّعَداءِ وَمَوْتَ الشُّهَداءِ وَالنَّجاةَ یَوْمَ الحَسْرَةِ وَالظِّلَّ یَوْمَ الحَرورِ وَالْهُدى یَوْمَ الضَّلالَةِ فَادْرُسُوا القُرْآنَ فَاِنَّهُ کَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَیطانِ و رُجحانٌ فِى المیزانِ ؛
اگر زندگى سعادتمندان، مرگ شهیدان، نجات روز حسرت (قیامت)، سایه روزِ سوزان و هدایت در روز گمراهى را می خواهید، قرآن را یاد بگیرید که آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شیطان و سنگینى در ترازوى اعمال .

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
اَصْدَقُ القَوْلِ وَاَبْلَغُ المَوْعِظَةِ وَاَحْسَنُ القَصَصِ کِتابُ اللّهِ؛
راستترین سخن، رساترین پند و زیباترین حکایت، کتاب خدا (قرآن) است.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
مَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللّهِ وَتَفَقُّها فِى الدّینِ کانَ لَهُ مِنَ الثَّوابِ مِثْلَ جَمیعِ ما اُعْطِىَ الْمَلائِکَةُ وَالأنْبیاءُ وَ الْمُرْسَلونَ؛
هر کس براى کسب رضایت خدا و آگاهى در دین قرآن بیاموزد، ثوابى مانند همه آنچه که به فرشتگان و پیامبران و رسولان داده شده، براى اوست.

امام على علیهالسلام :
عَلَیکُمْ بِکِتابِ اللّهِ ... مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛
بر شما باد رجوع به کتاب خدا (قرآن) ... کسى که به آن عمل کند از همه پیشى میگیرد.

امام على علیهالسلام :
اَ لا اِنَّ فیهِ عِلْمَ مایَأتى وَالْحَدیثَ عَنِ المَاضى وَدَواءَ دائِکُمْ ونَظْمِ ما بَیْنَکُمْ؛
آگاه باشید که دانش آینده، اخبار گذشته و درمان دردهایتان و نظم میان شما در قرآن است.

امام على علیهالسلام :
اِنَّ القرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَباطِنُهُ عَمیقٌ لاتَفنى عَجائِبُهُ وَلا تَنْقَضى غَرائِبُهُ وَلاتُکشَفُ الظُّلُماتُ اِلاّ بِهِ؛
براستى که قرآن ظاهرش زیباست و باطنش عمیق، عجایبش پایان ندارد، اسرار نهفته آن پایان نمی پذیرد و تاریکی هاى جهل جز بوسیله آن رفع نخواهد شد.

امام صادق علیهالسلام :
مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الحَقَّ مِنَ القُرآنِ لَمْ یَتَنَکَّبِ الفِتَنَ؛
هر کس حقیقت را از طریق قرآن نشناسد، از فتنه ها برکنار نمی ماند.

1. کافى 2/610/1

2. کنزالعمال 1/531/2375

3. کنزالعمال 2/291/4032

4.جامع الأخبار ص 41

5. بحارالأنوار 77/116/8

6. وسائل الشیعه 6/183/7683

7. نهج البلاغه خطبه 155

8. نهج البلاغه خطبه 157

9. نهج البلاغه خطبه 18

10.محاسن 1/341/702

 

ترانه ی آزادی (Free) از سامی یوسف

 

ترانه آزادی از سامی یوسف پاسخی است دندان شکن به همه کسانی که حجاب را نفی کرده و آن را مغایر آزادی زن می دانند.

 

 ---


What goes through your mind?
چه در ذهن تو می گذرد؟



As you sit there looking at me

در حالیکه آنجا نشسته ای و به من می نگری



Well I can tell from your looks

من از نگاه تو می توانم بخوانم



That you think I’m so oppressed

که تو فکر می کنی من مورد ظلم و ستم قرار گرفته ام



But I don’t need for you to liberate me

ولی من نیازی به تو ندارم تا مرا آزاد کنی



My head is not bare

سر من برهنه نیست



And you can’t see my covered hair

و تو نمی توانی موهای پوشیده شده من را ببینی



So you sit there and you stare

پس تو انجا نشسته ای و به من خیره شده ای



And you judge me with your glare
و با این نگاه خیره در مورد من قضاوت می کنی



You’re sure I’m in despair

تو مطمئنی که من ناامیدم



But are you not aware

ولی تو آگاه نیستی


 


Under this scarf that I wear
زیر این روسری که من بر سر میگذارم



I have feelings, and I do care
احساس و عاطفه دارم


 


 


هم خوانی



So don’t you see?
پس تو نمی فهمی (نمی بینی(



That I’m truly free
که من واقعاٌ آزادم



This piece of scarf on me
این تکه روسری را که بر سر من است



I wear so proudly
من با افتخار می پوشم



To preserve my dignity...
برای پاسداری از وقار و بزرگی ام



My modesty
عفتم



My integrity
کمالم



So don’t judge me
پس درباره من قضاوت نکن



Open your eyes and see...
چشمهایت را باز کن و ببین



“Why can’t you just accept me?” she says
او می گوید:" چرا تو نمی توانی "خود من " را بپذیری.



“Why can’t I just be me?” she says
او می گوید: چرا من نمی توانم فقط "خودم" باشم؟



Time and time again
هر بار



You speak of democracy
تو از دموکراسی حرف می زنی



Yet you rob me of my liberty


با اینحال تو خودت آزادی مرا می دزدی ..



And all I want is equality
و تنها چیزی که من می خواهم مساوات و برابری است



Why can’t you just let me be free?
چرا تو نمی گذاری من آزاد باشم؟


 


 


 


For you I sing this song
" برای تو من این آواز را می خوانم ...



My sister, may you always be strong


خواهرم، باشد که تو همیشه قوی باشی



From you I’ve learnt so much
من از تو بسیار یاد گرفتم



How you suffer so much


که تو چقدر رنج می بری...



Yet you forgive those who laugh at you


با اینحال کسانی را که بر تو خندیدند ببخش


 


You walk with no fear
تو بی هیچ ترسی قدم بر می داری



Through the insults you hear
با وجود تمام توهینی که به تو می شود



Your wish so sincere
تو انتظار صداقت و بی ریایی را داری



That they’d understand you
انتظار داری تا آنان تو را درک کنند



But before you walk away
ولی قبل از اینکه دور شوی و بروی



This time you turn and say:


این بار برگرد و بگو :



But don’t you see?
آیا نمی بینید؟



That I’m truly free
که من حقیقتا آزادم



This piece of scarf on me
این روسری که بر سر من است



I wear so proudly
من با افتخار می پشوم



To preserve my dignity


برای پاسداری از وقار و شأنم



My modesty
عفتم



My integrity


کمالم



So let me be
پس بگذار آزاد باشم



She says with a smile


او این را با لبخندی می گوید:



I’m the one who’s free
من تنها کسی هستم که " آزادم"

حدیث:یاد خدا


یاد خدا



امام على علیهالسلام :
اَلذِّکْرُ یونِسُ اللُّبَّ وَیُنیرُ الْقَلْبَ وَیَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ؛
یاد خدا عقل را آرامش مىدهد، دل را روشن مىکند و رحمت او را فرود مىآورد.

امام على علیهالسلام :
اُذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراخالِصاتَحْیَوْابِهِأَفْضَلَالْحَیاةِوَتَسْلُکوابِهِطُرُقَالنَّجاةِ؛
خدا را خالصانه یاد کنید تا بهترین زندگى را داشته باشید و با آن راه نجات و رستگارى را به پیمایید.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
مَنْ أَطاعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ ذَکَرَ اللّهَ وَإِنْ قَلَّتْ صَلاتُهُ وَصیامُهُ وَتِلاوَتُهُ لِلْقُرآنِ؛
هر کس خداى عزوجل را اطاعت کند خدا را یاد کرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.

امام صادق علیهالسلام :
فى قَوْلِهِ تَعالى: (لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ) ـ : ذِکْرُ اللّهِ عِنْدَ ما أَحَلَّ وَحَرَّمَ؛
درباره آیه «یاد خدا بزرگتر است» ـ : به یاد خدا بودن در هنگام روبهرو شدن با حلال و حرام.

امام باقر علیهالسلام :
کَأَنَّ الْمُؤْمِنینَ هُمُ الْفُقَهاءُ أهْلُ فِکْرَةٍ وَعِبْرَةٍ، لَمْ یُصِمَّهُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ ما سَمِعوا بِآذانِهِمْ وَلَمْ یُعْمِهِمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ ما رَأوْ امِنَ الزّینَةِ؛
گویا مؤمنان همان فقیهان (فرزانگان دین فهم) و اهل اندیشیدنوپند گرفتن هستند. شنیدههاى دنیوى، گوش آنها را از (شنیدن) یاد خدا کر نمىکند و زرق و برق دنیا چشم آنان را از یاد خدا کور نمىگرداند.

امام صادق علیهالسلام :
قالَ: أَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلى موسى علیهالسلام یا موسى، لاتَنْسَنى عَلى کُلِّ حالٍ وَلا تَفْرَحْ بِکَثْرَةِ الْمالِ، فَإِنَّ نِسْیانى یُقْسِى الْقُلوبَ، وَمَعَ کَثْرَةِ الْمالِ کَثْرَةُ الذُّنوبِ؛
خداى عزوجل به موسى وحى کرد: اى موسى در هیچ حالى مرا فراموش نکن و به ثروت زیاد شاد نشو، زیرا از یاد بردن من دلها را سخت مىکند و همراه ثروت زیاد، گناهان زیاد است.

امام سجاد علیهالسلام :
إِنَّ قَسْوَةَ الْبِطْنَةِ وَفَتْرَةَ الْمَیْلَةِ وَسُکْرَ الشَّبَعِ وَعِزَّةَ الْمُلْکِ مِمّا یُثَبِّطُ وَیُبَطِّىءُ عَنِ الْعَمَلِ وَیُنْسِى الذِّکْرَ؛
پرخورى و سستى اراده و مستى سیرى و غفلت حاصل از قدرت، از عوامل بازدارنده و کند کننده در عمل است و ذکر (خدا) را از یاد مىبرد.

امام سجاد علیهالسلام :
یا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاکِرینَ وَیا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشّاکِرینَ وَیا مَنْ طاعَتُهُ لِلْمُطیعینَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاشْغَلْ قُلوبَنا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ؛
اى آن که یادش مایه شرافت و بزرگى یاد کنندگان است و اى آن که سپاسگزاریش موجب دست یافتن سپاسگزاران (بر نعمتها) است و اى آن که فرمانبرداریش سبب نجات فرمانبرداران است، بر محمد و آل او درود فرست و با یاد خود دلهاى ما را از هر یاد دیگرى بازدار.

امام باقر علیهالسلام :
ذِکْرُ اللِّسانِ الْحَمْدُ وَالثَّناءُ وَ ذِکْرُ النَّفْسِ الْجَهْدُ وَالْعَناءُ وَذِکْرُ الرّوحِ الْخَوْفُ وَالرَّجاءُ وَذِکْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَالصَّفاءُ وَذِکْرُ الْعَقْلِ التَّعْظیمُ وَالْحَیاءُ وَذِکْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْلیمُ وَالرِّضا وَذِکْرُ السِّرِّ الرُّؤْیَةُ وَاللِّقاءُ؛
ذکر زبان حمد و ثناء، ذکر نفس سختکوشى و تحمل رنج، ذکر روح بیم و امید، ذکر دل صدق و صفا، ذکر عقل تعظیم و شرم، ذکر معرفت تسلیم و رضا و ذکر باطن مشاهده و لقا است.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
یَقولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِذْ کانَ الْغالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الاِشْتِغالُ بى، جَعَلْتُ بُغْیَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِکْرى فَإذا جَعَلْتُ بُغْیَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِکْرى عَشَقَنى وَعَشَقْتُهُ فَإِذا عَشَقَنى وَعَشَقْتُهُ رَفَعْتُ الْحِجابَ فیما بَیْنى وَبَیْنَهُ وَصَیَّرْتُ ذلِکَ تَغالُبَاَ عَلَیْهِ لایَسْهو إِذا سَهَا النّاسُ اُولئِکَ کَلامُهُمْ کَلامُ الأَْنْبیاءِ اُولئِکَ الأَْبْطالُ حَقّا؛
خداى عزوجل مىفرماید: هرگاه یاد من بر بندهام غالب شود، خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم حجاب میان خود و او را بر دارم و عشق خود را بر جان او چیره گردانم، چندان که مانند مردم دچار سهو و غفلت نمىشود، سخن اینان سخن پیامبران است، اینان براستى قهرمانند.

1. غررالحکم 2/66/1858

2. بحارالأنوار 78/39/16

3. بحارالأنوار 77/86/3

4. نورالثقلین 4/162/61

5. بحارالأنوار 73/36/17

6. کافى 8/45/8

7. بحارالأنوار 78/129/1

8. صحیفه سجادیه از دعاى 11

9. مشکاة الانوار ص 113

10. کنزالعمال 1/433/1872

حدیث:ائمه (ع)

 

ائمه (ع)

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
إنّى تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى أَهْلَ بَیْتى ما إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا؛
من دو چیز ارزشمند در میان شما مىگذارم؛ کتاب خدا، و عترت و اهل بیتم، اگر به آنها چنگ بزنید هرگز گمراه نمىشوید.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
إنَّما مَثَلُ أهْلِ بَیْتى فیکُمْ کَمَثَلِ سَفینَةِ نُوحٍ علیهالسلام مَنْ دَخَلَها نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ؛
مثل اهل بیت من مانند کشتى نوح است که هر کس داخل آن شد، نجات یافت و هر کس رهایش کرد، غرق گردید.

امام رضا علیهالسلام :
اَلنّاسُ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛
مردم اگر از زیبایىهاى سخنان ما آگاه مىشدند، از ما پیروى مىکردند.

امام باقر علیهالسلام :
مَن أَصْبَحَ یَجِدُ بَرْدَ حُبِّنا عَلى قَلْبِهِ فَلْیَحْمَدِ اللّهَ عَلى بادِئِ النِّعَمِ قیلَ وَما بادِئُ النِّعَمِ؟ قالَ: طیبُ الْمَوْلِدِ؛
هر کس صبح کند و خنکاى محبّت ما را در قلب خود بیابد، باید خدا را براى نخستین نعمت سپاس گوید، گفته شد نخستین نعمت چیست؟ فرمودند: حلالزادگى.

امام صادق علیهالسلام :
إنّا نَأمُرُ صِبْیانَنا بِتَسْبیحِ فاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ کَما نَأمُرُهُمْ بِالصَّلاةِ فَالْزَمْهُ فَإنَّهُ لَمْ یَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِىَ؛
ما همان گونه که فرزندان خود را به نماز وامىداریم به تسبیح فاطمه علیهاالسلام وادار مىسازیم پس به آن پایبند باش که هر کس به آن پایبند شود، بدبخت نخواهد شد.

امام حسین علیهالسلام :
مَنْزارَنىبَعْدَمَوْتىزُرْتُهُیَوْمَالْقیامَةِوَلَوْلَمْیَکُنْإلاّفِىالنّارِلأََخْرَجْتُهُ؛ داشته باشد.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
اَلْمَهْدىُّ مِنْ وُلْدى تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ إذا ظَهَرَ یَمْلأَُ الأَْرْضَ قِسْطا وَعَدلاً کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَظُلْما؛
مهدى فرزند من است او غیبت خواهد داشت و زمانى که ظهور مىکند زمین را پس از یک دوران ظلم و ستم، سراسر عدل و داد خواهد نمود.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
إنَّ اللّهَ خَلَقَنى وَخَلَقَ عَلیّا وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالأَْئمَّةَ مِنْ نُورٍ واحِدٍ؛
خداوند، من و على و فاطمه و حسن و حسین و امامان را از یک نور آفریده است.

رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنّى بِخُراسانَ ما زارَها مَکْرُوبٌ إلاّ نَفَّسَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ کَرْبَهُ وَلا مُذْنِبٌ إلاّ غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ؛
دیرى نخواهد گذشت که پارهاى از تن من در سرزمین خراسان به خاک سپرده خواهد شد هر آدم گرفتار و یا گناهکارى که او را زیارت کند خداوند متعال گرفتارى او را برطرف و گناهان او را خواهد بخشید.

1. غایة المرام 1/115

2.امالى طوسى 349/721

3. بحارالأنوار 2/30/13

4. امالى صدوق 1/562/755

5. کافى 3/343/13

6. المنتخب للطریحى ص70

7. کافى 2/78/10

8. منتخب الاثر 1/249/8

9. جامع الأخبار ص46

10. من لایحضره الفقیه 2/583/3187

حدیث:پیامبر(ص)

پیامبر (ص)

فى المناقب لابن شهر آشوب :
کانَ النَّبِىُّ صلىاللهعلیهوآله قَبْلَ الْمَبْعَثِ مَوْصوفا بِعِشْرینَ خَصْلَةً مِنْ خِصالِ الأَنْبیاءِ، لَوِانْفَرَدَ أَحَدٌ بِأَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ، فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَتْ فیهِ؟! کانَ نَبیّا أَمینا، صادِقا، حاذِقا، أَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، نَصیحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخیّا، کَمیّا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما، رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَمْ یُخالِطْ مُنَجِّما وَلا کاهِنا وَلاعَیّافا؛
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله پیش از آن که مبعوث شود، بیست خصلت از خصلتهاى پیامبران را دارا بود که اگر فردى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل بر عظمت اوست چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، والامقام، سخنور، خیرخواه، خردمند، بافضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و جنگاور، قانع، فروتن، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار و نرمخو بود، با هیچ منجّم (قائل به تأثیر ستارگان)، غیبگو و پیشگویى همنشین نبود.

امام على علیهالسلام :
فى صِفَةِ النَّبىِّ صلىاللهعلیهوآله طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَراهِمَهُ وَأَحْمى (أمْضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیْثُ الْحاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلوبٍ عُمْىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلْسِنَةٍ بُکْمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَمَواطِنَ الْحَیْرَةِ... ؛
در توصیف پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىفرماید: پزشکى است که با دانش خود، همواره میان مردم مىگردند، مرهمهایش را بهخوبى فراهم و ابزار کارش را آماده کرده و آنها را هر جا که لازم باشد، از دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گنگ به کار مىبرد. غفلت گاهها و جایگاههاى حیرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مىکند.

کعب الاحبار :
إِنّا نَجِدُ فِى التَّوراةِ: مُحَمَّدٌ النَّبىُّ الْمُخْتارُ لافَظٌّ وَلاغَلیظٌ وَلا صَخّابٌ فِى الأَْسْواقِ وَلایَجْزى السَّیِّئَةَ السَّیِّئَةَ وَلکِنْ یَعْفو وَیَغْفِرُ؛
ما در تورات چنین مىخوانیم: محمّد پیامبر برگزیده، نه تندخوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجال. در کوچه و بازار، بدى را با بدى جواب نمىدهد، بلکه مىبخشد و گذشت مىکند.

امام حسین علیهالسلام :
کانَ صلىاللهعلیهوآله ... یُعْطى کُلَّ جُلَسائِهِ نَصیبَهُ وَلا یَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَکْرَمُ عَلَیْهِ مِنْهُ؛
پیامبر صلىاللهعلیهوآله بهره هر یک از همنشینان خود را عطا مىفرمودند و چنان معاشرت مىنمودند که کسى گمان نمىکرد شخص دیگرى نزد پیامبر از او گرامىتر باشد.

امام على علیهالسلام :
وَهُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، أَجْوَدُ النّاسِ کَفّا وَاَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَأَصْدَقُ النّاسِ لَهْجَةً وَأَوْفَى النّاسِ ذِمَّةً وَأَلْیَنُهُمْ عَریکَةً وَأَکْرَمُهُمْ عِشْرَةً مَنْ رَآهُ بَدیهَةً هابَهُ وَمَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَةً أَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَقَبْلَهُ وَلا بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛
او خاتم پیامبران است. بخشندهترین مردم بود، سعه صدرش از همه بیشتر (پرحوصلهترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین آنان به عهد و پیمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانهتر. هر کس بدون سابقه قبلى او را مىدید، هیبتش او را مىگرفت و هر کس با او معاشرت مىنمود و او را مىشناخت دوستدارش مىشد و هر کس مىخواست او را وصف کند، مىگفت: نظیر او را در گذشته و حال ندیدهام.

عایشه :
عائِشَةُ کانَ صلىاللهعلیهوآله أَلْیَنَ النّاسِ وَأَکْرَمَ النّاسِ وَکانَ رَجُلاً مِنْ رِجالِکُمْ إِلاّ أَنَّهُ کانَ ضَحّاکا بَسّاما؛
عایشه: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نرمخوترین و بزرگوارترین مردم بود. او هم مردى چون مردان شما بود، با این تفاوت که همواره خنده و تبسّم بر لب داشت.

فى المناقب لابن شهر آشوب :
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله لایَقومُ وَلا یَجْلِسُ إِلاّ عَلى ذِکْرِ اللّهِ؛
در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله بر نمىخاست و نمىنشست مگر با ذکر خدا.

داود بن الحصین :
فى صِفَةِ النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله ـ : کانَ رَجُلاً أَفْضَلَ قَوْمِهِ مُروءَةً وَأَحْسَنَهُمْ خُلْقا وَأَکْرَمَهُمْ مُخالَطَةً وَأَحْسَنَهُمْ جِوارا وَأَعْظَمَهُمْ حِلْما وَأَمانَةً وَأَصْدَقَهُمْ حَدیثا وَأَبْعَدَهُمْ مِنَ الْفُحْشِ وَالأَْذى وَمارُئِىَ مُلاحیا وَلامُماریا أَحَدا حَتّى سَمّاهُ قَوْمُهُ الأَْمینَ لِما جَمَعَ اللّهُ لَهُ مِنَ الاُْمورِ الصّالِحَةِ فیهِ، فَلَقَدْ کانَ الْغالِبُ عَلَیْهِ بِمَکَّةَ الأَْمینَ؛
داود بن حصین ـ در اوصاف پیامبر صلىاللهعلیهوآله ـ : او مردى بود که از همه قوم خود جوانمردتر، خوش اخلاقتر، خوش برخوردتر، همسایه دارتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از بدزبانى و آزاررسانى به دورتر بود. هرگز دیده نشد که با کسى کشمکش و مجادله کند. خداوند اخلاقوصفاتپسندیدهرادرآنحضرتجمعکردهبودتاجایىکهقومش او را امین نامیدند و در مکه غالبا با لقب امین از ایشان یاد مىشد.

عایشه :
ما کانَ خُلْقٌ أَبْغَضَ إِلى رَسولِ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله مِنَ الْکَذِبِ وَمَا اطَّلَعَ مِنْهُ عَلى شَىْءٍ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ أَصْحابِهِ فَیَبْخَلُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ حَتّى یَعْلَمَ أَنْ أَحْدَثَ تَوْبَةً؛
هیچ خصلتى نزد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله منفورتر از دروغ نبود و هرگاه مطلع مىشدند یکى از اصحابشان دروغى گفته است، به او بىاعتنایى مىکردند تا آنکه مىفهمیدند توبه کرده است.

فى المناقب لابن شهر آشوب:
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله ... یُجالِسُ الْفُقَراءَ وَیُواکِلُ الْمَساکینَ؛
در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله با تهیدستان مىنشستند و با مستمندان غذا مىخوردند.

1. المناقب لابن شهرآشوب 1/107

2. نهج البلاغه خطبه108

3.الطبقات الکبرى 1/360

4. بحارالأنوار 16/152/4

5. بحارالأنوار 16/190/27

6.الطبقات الکبرى 1/365

7.المناقبلابنشهرآشوب 1/127

8. الطبقات الکبرى 1/121

9..الطبقات الکبرى 1/378

10. المناقبلابنشهرآشوب 1/127