شرحی بر دعای وداع با ماه مبارک رمضان
آیت الله جوادی آملی
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم .
امامان معصوم (علیهم السَّلام) به باطن ماه مبارک رمضان خطاب می کردند و به او سلام می کردند و از مفارقت اش اشک می ریختند و برای تودیع او ناله می کردند . چندین بار امام سجاد (سلام الله علیه) به ماه مبارک رمضان سلام می کند . می گوید : سلام بر تو ای بزرگترین عید اولیای خدا . ماه مبارک رمضان را حضرت به عنوان عید می داند و برای مفارقت آن ماه مبارک رمضان حضرت ضجّه می زند ، ناله می کند که این دوست عزیز دارد از دست ما می رود . می گوید : سلام خدا بر تو ای بزرگترین عید اولیای حقّ .
بعضی از فرازهای وداع امام سجاد (سلام الله علیه) نسبت به ماه مبارک رمضان را قرائت می کنیم تا معلوم بشود که ماه مبارک رمضان یک حقیقتی دارد ، یک باطنی دارد که این حقیقت و باطن در قیامت ظهور می کند . انسان روزه دار با حقیقت این ماه محشور می شود .
در صحیفة سجادیّه دعائی است به نام دعاء وداع ماه مبارک رمضان . در مقدّمة این دعا حضرت کلّیات نعمت های الهی را می شمارد و اینکه بخشش های خدای سبحان ابتدائی است ، نه روی استحقاق ؛ اینها را هم ذکر می کند تا بعد از آن مقدّمه می فرماید : یکی از بهترین بخشش های خدای سبحان ، ماه مبارک رمضان ، روزة این ماه است .
فرمود : وَ أنتَ جَعَلْتَ مِنْ صَّفایا تِلکَ الوَظائِفْ وَ خَصائِصُ تِلکَ الفُرُوضْ شَهرِ رَمضان . عرض می کند : خدایا ! نعمت های فراوانی به ما دادی ، یکی از آن برجسته ترین نعمت ها ماه مبارک رمضان است . و یکی از بهترین فضیلت ها روزة این ماه است که نصیب ما کردی و هیچ زمانی به عظمت زمان ماه مبارک رمضان نیست . گذشته از اینکه شب قدر در او قرار دادی ، این ماه را ظرف نزول قرآن کریم قرار دادی که این فیض در این ماه نازل شده است . اگر کسی با قرآن باشد ، همراه قرآن بالا می رود . و این را بر ملّت مسلمان منّت نهادی ، دیگر ملل در ماه مبارک رمضان روزه نمی گرفتند . این نعمت را مخصوص مسلمین کردی .
آنگاه به این جمله ها می رسیم : می فرماید : وَ قَدْ اَقامَ فِینَا هذَا الشَّهرُ مُقامَ حَمدٍ . اوّلاً این دعای وداع مال کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بود . آنکه با این ماه نبود ، وداعی ندارد ! او که خدا حافظی نمی کند ! انسان از دوست اش خداحافظی می کند . با کسی که یک مدّت مأنوس بود ، خداحافظی می کند . اگر با کسی نبود که خداحافظی نمی کند ؛ وداعی ندارد ! آن که اصلاً نمی داند کی ماه مبارک رمضان آمد و کی سپری می شود و چرا آمد و چرا سپری شد ، او چه کرد ، او وداعی ندارد ! امّا آخر ماه مبارک رمضان که شد ، امام سجاد در حدّ یک ضجّه و ناله این دعا را می خواند ! فرمود : وَ قَدْ اَقامَ فِینَا هذَا الشَّهرُ مُقامَ حَمدٍ ، وَ صَحَبنَا صُحبَهَ مَبرُور . او در بین ما اقامت داشت و جای حمد و ثناء بود . زیرا رحمت آورد به همراه خودش .
رفیق بسیار خوبی برای ما بود ! ما در صحبت او به نعمت هائی رسیده ایم . یک مُصاحب خوبی بود برای ما ! دوستی بود که به همراه اش رحمت و مغفرت و برکت آورد .
این که رسول خدا (علیه آلاف التحیّه والثناء) در خطبة شعبانیّه فرمود : قَدْ أقبَلَ إلِیکُمْ شَهرُ اللهْ بِالبَرَکَهِ وَ الرَّحمَهِ وَ المَغفِرَه (1)، یعنی این ماه برکت آورد ، این ماه رحمت آورد ، این ماه مغفرت آورد . کسی که در صحبت این ماه بود و رفیق این ماه بود ، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت کرد .
لذا امام سجاد می گوید : او دوست خوبی بود برای ما ، رفیق خوب و مصاحب خوبی بود برای ما . وَ اَربَحَنَا اَفضَلَ اَرباحِ العالَمِینْ . ما رِبح و سودی که در این ماه بردیم ، هیچ تاجری در هیچ گوشة دنیا نبرد ! هیچ کسی در سراسر عالم به اندازة ما از این ماه مبارک رمضان استفاده نکرد ! اگر انسان یک مسافری است که سفر اَبد در پیش دارد و ره توشة آن سفر اَبد را همین چند روز باید تهیّه کند ، و اگر درهای آسمان به چهرة مؤمن باز می شود ، و اگر مؤمن می تواند با وارستگی به باطن عالم راه پیدا کند ، و اگر بهترین فرصت ماه مبارک رمضان است ، پس بهترین سود را ماه مبارک رمضان به اهل اش داد .
از ابن طاووس به عرض شما رسید ، می فرماید : عدّه ای اوّل سال شان فروردین است . یک نوجوان اوّل سال او ، اوّل فروردین است که تلاش می کند لباس نُو در بر کند ! یا درخت ها اوّل سال شان اوّل فروردین است که لباس های تازه در بر می کنند .
یک کشاورز اوّل سال او اوّل پائیز است که درآمد مزرعه را حساب می کند . یک تاجر در فرصت دیگر که کارگاه تولیدی دارد مثلاً ، اوّل سال تهیّه می دهد . امّا آنها که اهل سیر و سلوک اند ، اوّل سال شان ماه مبارک رمضان است . حساب ها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بررسی می کنند که ماه مبارک رمضان سال گذشته چه درجه ای داشته است و امسال چه درجه ای دارد ! چه قدر مطلب فهمیده است ، چه قدر مسائل برای آنها حلّ شد ، چه قدر در برابر گناه قدرت تمکین دارد ، چه قدر در برابر دشمن قدرت تکوین دارد . ماه مبارک رمضان ، ماه محاسبت برای سالکان إلَی الله است .
لذا امام سجاد می فرماید : وَ اَربَحَنَا اَفضَلَ اَرباحِ العالَمِینْ . هیچ کسی در سراسر جهان به اندازة ما در این ماه استفاده نکرد ! ثُمَّ قَدْ فارََقَنَا عِندَ تَمامُ وَقتِهِ وَ انْقِطاعَ مُدَّتِهِ وَ وَفاءِ عَدَدِهِ . این ماه بعد از اینکه پایان اش فرا رسید ، مدّت اش تمام شد ، از ما مفارقت کرد ، از ما هجرت کرد ، ما را تنها گذاشت . آنگاه فَنَحنُ مُوَدِّعُوهُ ، ما الآن داریم این ماه را وداع می کنیم . در حال تودیع و خداحافظی نسبت به این ماه ایم . آنوقت چه وداعی ؟ یک وداع تشریفاتی که دعای وداع بخوانیم ، به این معناست ؟ یا نه ، وِداعَ مَنْ عَزَّ فِراقُهُ عَلَینَا وَغَمِّنَا . یک دوست عزیزی که مفارقت اش برای ما توان فرسا است ، یک همچنین دوست ای را ما داریم خداحافظی می کنیم .
آنکه اهل معنا بود ، سیراش در این ماه بیشتر شد . آنکه گرفتار گناه بود ، گناه اش در این ماه کمتر شد . فرمود : ما کسی را وداع می کنیم که رفتن اش برای ما عزیز است ، برای ما خیلی سخت است ! ما را غمگین کرد ! این ماه ای که شب اش رحمت ، روز اش رحمت ؛
این بزرگان فقه ما ، این مرحوم صاحب جواهر ، این مرحوم آسیّد محمّد کاظم ، این دیگران (رضوان الله علیهم) در کتاب شان هست که : در فضیلت روزه گرفتن همین بس که انسان شبیه فرشته می شود ، از نظر ترک بسیاری از کارها ! همین که انسان از شکم بالا آمد ، یک مقدار به فرشته شدن نزدیک می شود .
فَنَحنُ ، چرا گفتند این شش روز اوائل ماه شوّال را گفتند روزه بگیرید ؟! کسی که بدرقه می کند ، چون شش روز اوائل ماه شوّال ، یعنی بعد از عید فطر که عید فطر روزه اش حرام است ، بعد گفتند : شش روز روزه بگیرید ، با یک فاصله ای . زیرا اگر یک کسی دوست عزیز را می خواهد بدرقه کند ، چند قدم به همراه او می رود ! اینطور نیست که ماه مبارک رمضان آمد و رفت ! خوب چی شد ؟ چند قدم انسان به همراه اش می رود . معنای وداع کردن ، به دنبال او چند قدم رفتن است . وِداعَ مَنْ عَزَّ فِراقُهُ عَلَینَا وَ غَمَّنَا ، ما را غمگین کرد . وَ اُوحَشَنَا انْصِرافُهُ عَنّا . از اینکه منصرف شد ، از ما فاصله گرفت ، ما را به وحشت انداخت . یک دوست رئوف و مهربان و پر برکتی را ما از دست می دهیم ، لذا به وحشت افتادیم . آخر ماه مبارک رمضان که می شد ، احساس غربت می کردند . وَ اُوحَشَنَا اِنصِرافُهُ عَنَّا ، وَ لَزِمَنَا لَهُ الذّمامُ المُحفُوظْ وَ الحُرمَهُ المَرعِیّه وَ الحَقُّ المَقْضِی . او حقّ ای که به عهدة ما دارد ، باید رعایت بکنیم . او حرمت ای را که در پیش ما دارد ، باید ارج بدهیم . او تعهّدی که بین ما و اوست ، باید به این عهد وفا کنیم .
آنگاه چون این دوست عزیز از ما مفارقت می کند ، فَنَحنُ قائِلُونَ ؛
ما در آخر ماه مبارک رمضان اینچنین می گوئیم : اَلسَّلامُ عَلِیکَ یا شَهرَ اللهِ الأکبَرْ . سلام بر تو ای ماه خدای بزرگ ، ماه بزرگ خدا ! این سلام ، سلام تودیع است . سلام بر تو ای شَهرُ اللهِ الأکبَر . چون تنها ماهی که اسم اش در قرآن کریم است ، ماه مبارک رمضان است . اسم هیچ ماهی در قرآن نیست ، مگر ماه مبارک رمضان ! و امام سجاد می گوید : سلام بر تو ای ماه بزرگ خدا ! و ماه خدای بزرگ ! اَلسَّلامُ عَلِیکَ یا شَهرَ اللهِ الأکبَر وَ یا عِیدَ اُولیائِه . سلام بر تو ای عید اولیای الهی .
عارفان هر دمی دو عید کنند//عنکبوتان مگس قَدید کنند (2)
کار عنکبوت آن است که بتند ، با این تارها این مگس را صید کند و قورمه درست کند . این گوشت های ماندة ذخیره ای ماندة این لانه ها را می گویند : « قَدید » . می گوید : کار عنکبوت آن است که مگس را قَدید کند ، قورمه درست کند . کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگر نیست . امّا عارفان هر دمی دو عید کنند . در هر دم که ؛ هر نفس ای که فرو می رود مُمدّ حیات است ، چون بر می گردد مُفرّح ذات ، پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکر واجب . لذا عارف در هر دم دو عید دارد ؛ یک معنای لطیف تری هست . عَلی أیُّ حال بهترین دمی که انسان داشت ، همین ماه مبارک رمضان بود که أنفاسُکُمْ فِیهِ تَسبیح (3). نفس در این ماه سُبُّوحٌ قُدُّوس گفتن است .
لذا امام سجاد می گوید : سلام بر تو ای عید اولیای الهی .
این که می بینید فردا را عید می گویند ، چون جایزه های یک ماه را به ما می دهند ، نه فردا عید باشد ! در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است . این ضیافهُ الله آن لِقآءُ الله را در بر دارد . عظمت از آن ماه شوّال نیست ! عظمت از آن ماه مبارک رمضان است که نتیجة یک ماهه را فردا می دهند .
روز عید است و من مانده در این تدبیرام //که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
اگر امشب ، شب عید است ، فردا روز عید است ، برای اینکه جائزه های یک ماهه را می دهند . حالا به کی جایزه بدهند ! وَ یا عِیدَ اُولیائِه . اَلسَّلامُ عَلِیکَ یا اَکرَمَ مَصحُوبٍ مِنَ الاُوقاتْ ، وَ یا خِیرَ شَهرٍ فِی الأیّامِ وَالسّاعاتْ . ملاحظه می فرمائید چندین بار به این ماه سلام می کند . ماه اگر یک زمانی بود گذرا ، و باطن و سرّ و حقیقت و روح و جان نداشت ، این ولیّ الله که به او سلام عرض نمی کرد و به او سلام نمی گفت ! همة اینها نظیر اشعار شعراء است که بر خطابه های خیالی حمل می شود ؟ معاذ الله در کلمات معصومین این حرف ها راه دارد ؟ مثل اینکه انسان به کوه خِطاب می کند ، به آثار مخروبه خِطاب می کند ، در لسان شعراء ؟ این است ؟ یا نه ، این ماه یک حقیقت ای دارد ؟!
می گوید : اَلسَّلامُ عَلِیکَ یا اَکرَمَ مَصحُوبٍ مِنَ الاُوقاتْ . یعنی ما تا حال خیلی از وقت ها در صحبت ما بود ، ما هم در صحبت آنها بودیم . هیچ وقتی به عظمت این ماه نبود ، هیچ وقتی به کرامت این ماه نبود ! ما دوست خیلی داشتیم و داریم ، امّا هیچ دوستی به عظمت این ماه نبود ! مگر حضرت با سائر دوستان اش وداع می کند اینچنین ؟! با ماه مبارک رمضان که می شود ، اینطوری وداع می کند . می فرماید : ما دوستان زیاد داریم ، امّا هیچ دوستی مثل این ماه نیست ! وَ یا خِیرَ شَهرٍ فِی الأیّامِ وَالسّاعاتْ ؛ یک ماهی که نه هیچ روزی مثل روزهای او بود و نه هیچ شبی مثل شب های او ! اَلسَّلامُ عَلِیکَ مِنْ شَهرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الآمال وَ نُشِرَتْ فِیهِ الأعمالْ . سلام ما بر تو ای ماهی که آرزوها در این ماه نزدیک شد . ما فهمیدیم چی بخواهیم . آرزوهای طولانی نمی طلبیم . او که دارد ما را اداره می کند ؛
در همین دعاهای سحر ماه مبارک رمضان که از امام سجاد (سلام الله علیه) رسیده است به نام ( دعای ابوحمزة ثمالی ) ، به ما آموخت که به خدا عرض بکنیم : خدایا ! آنها که تو را نمی شناسند ، عبادت نمی کنند ، آنها را داری روزی می دهی ! این همه مار و عقرب ها را خدا در عالم دارد تأمین می کند . حیف است که انسان تمام حاجت ها را در همین محور مادّه و مادّیات خلاصه بکند ! آنها که اصلاً خدا را نمی شناسند ، عبادت نمی کنند ، نظیر این همه کفّار و منافقین و این همه مار و عقرب ها را خدا دارد در عالم تأمین می کند . انسان تلاش و کوشش اش را برای این صرف بکند که از خدا طبیعت و دنیا بطلبد ؟! امام می فرماید : سلام بر این ماه که فهمیدیم در این ماه از خدا چی بخواهیم . آرزوهای طولانی نداشته باشیم . چیزی که برای ما بماند .
وقتی این آیه نازل شد ؛ وَ کَأیّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحمِلُ رِزقَهَا اللهُ یَرزُقُها (4)، مهاجرین از مکّه به مدینه هجرت کردند . چون وقتی که خواستند از مکّه به مدینه مهاجرت کنند ، کسی به اینها اجازه نمی داد اینها اموال شان را منتقل کنند یا بفروشند یا با خود ببرند . می گفتند : اگر خواستید از مکّه به مدینه بروید ، باید با دست خالی باید بروید . همین کاری که الآن این دولتمردان به نام اسلام می کنند . این مسلمین را از شهرهایشان دور می کنند . قبلاً عِراق می کرد . گفت : هر چه دارید باید بگذارید ، بعد بروید مدینه . آنوقت بروید مدینه چه کنید ؟ جائی که نیست در مدینه برای پذیرائی اینها که ! باید برود در مسجد ! در صُفّة مسجد .
وقتی این آیه نازل شد که هیچ جنبنده ای که اهل ذخیره و پس انداز نیست ، نیست که از جائی به جائی حرکت بکند ، مگر اینکه خدا روزی او را می دهد . این آیه که نازل شد ، معنایش این است که همه در عالم روزی خدا را می خورند . این جنبنده ها دو قسمت اند . بعضی اهل پس انداز و ذخیره اند مثل موش ، مثل مور ، مورچه ها ، اینها اهل ذخیره اند . بعضی آزادانه زندگی می کنند ، مثل کبوترها ، مثل گنجشک ها ، مثل بلبل ها ، اینها اهل ذخیره و پس انداز و اینها نیستند . در این آیه فرمود : هم آن موش و آن مورچه ای که اهل پس انداز اند ، خدا روزی می دهد ، هم کبوتر و بلبل و گنجشک که اهل ذخیره نیستند ، خدا روزی می دهد . اینطور نیست که فقط موش ها را خدا تأمین کند ، بلبل ها را تأمین نکند ! اینچنین نیست . فرمود : وَ کَأیّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحمِلُ رِزقَهَا اللهُ یَرزُقُهُا . چه بسیار جنبنده ای که به فکر ذخیره نیستند . روزی آنها را روزانه خدا تأمین می کند .
این آیه که نازل شد ، مسلمین از مکّه به مدینه مهاجرت کردند . گفتند : خوب ، حالا ما روزی مان را از جائی به جائی حمل نمی کنیم ، بالأخره خدای مکّه ، خدای مدینه هم هست ! اگر ما را در مکّه اداره بکند ، در مدینه هم اداره می کند . با دست خالی آمدند در مسجدهای مدینه ماندند ، شدند مهاجرین ! اینها را خدا تأمین کرد . اینچنین نیست که اگر انسان روح بلند نداشته باشد ، به او خوش بگذرد . یا اگر روح بلند و عظیم داشت ، در جهان تلخ کام باشد ! اینطور نیست .
حضرت می فرماید : در این ماه ما فهمیدیم که از خدا چی بخواهیم . چون آدم تا این ذهن و جان اش را مشغول نکند ، او آدم را مشغول می کند . شما یک ساعت اینجا بنشینید ، ببینید حواس تان از کجا به کجا رفته ! یک ساعت چه خیالات باطلی که در ذهن عبور نکرده ! تا آدم این نفس را ، این ذهن را ، مرکز اندیشه را مشغول نکند ، او آدم را مشغول می کند . فرمود : در این ماه فهمیدیم از خدا چی بخواهیم ! اعمال مان باز شد ، آرزوهایمان بسته شد ، جلوی آرزوهایمان را گرفتیم ، دست به کار شدیم .
اَلسَّلامُ عَلِیکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدرُهُ مُوجُوداً ، وَ اَفجَعَ فَقدُهُ مَفقُوداً . سلام بر تو ای قرین و نزدیک ای که وقتی بودی ، خیلی گرامی بودی ! حالا که داری می روی ، رفتن ات فاجعه است !! ما را غمگین می کند . کسی که عزیز ترین عضو خانواده اش را از دست بدهد ، چه قدر غمگین می شود ؟ حضرت می فرمود : آن وقتی که بودی ، خیلی گرامی بودی ، الآن که داری می روی ، دردناک است مفارقت ات ! ما را غمگین کردی . اَلسَّلامُ عَلِیکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدرُهُ مُوجُوداً . آن وقتی که بودی ، خیلی گرانقدر بودی . وَ اَفجَعَ فَقدُهُ مَفقُوداً . وقتی هم که رفتی ، فقدان ات فاجعه است ، درد آور است . وَ مَرجُوٍّ آلَمَ فِراقُهْ . سلام بر تو ای تکیّه گاه امید که در هنگام مفارقت ما را متألّم و رنجور کردی ! آن ماه که در جان آدم رسوخ داشت ، وقتی از جان فاصله می گیرد ، جایش را غم پر می کند . می فرماید : تو ما را رنجور کردی . آن فهمیدن ها دیگر نیست ، آن صفای ضمیر دیگر نیست .
اگر پیروزی برای رزمنده های اسلام بود ، قسمت مهم اش در ماه مبارک رمضان بود . این حضور ماه مبارک رمضان است که دیدید چگونه سراسر ایران را وادار کرده که حضور اش را در جبهه ها اعلام بکند ! آن نشاطی که انسان در ماه مبارک رمضان برای نثار و ایثار دارد ، در غیر ماه مبارک رمضان ندارد . اگر انسان در این ضیافت حقّ از خدا غنا و بی نیازی طلب کند ، چیزی او را به خود متوجّه نمی کند و مشغول نمی کند . نه از کسی می ترسد ، نه از بذل جان دریغ می کند ! اَلسَّلامُ عَلَیکَ مِنْ اَلیفٍ آنَسَ مُقبِلاً فَسَّرَ وَ اُوحَشَ مُنقَضِیَاً فَمَضَّ . سلام بر تو ای دوست اَلیف و با الفت که وقتی آمدی ، ما را مسرور کردی ، امّا وقتی رفتی ، ما را گداختی ، رفتی . « مَضَّ » با صاد ضاد ، آن درد گدازنده . یک وقت یک آهن گداخته ای اگر به دست انسان اصابت کند ، رنج اش از گداختگی است . فرمود : گداختی و رفتی . داغ زدی و رفتی . این حرف ، حرف کی است ؟ حرف یک انسان ای است که با باطن این ماه در تماس بود . با باطن لیلة قدر در تماس بود . با باطن روزه در تماس بود . می گوید : سلام بر تو ای دوست عزیز ! وقتی که آمدی ، مسرور کردی . ولی موقع رفتن گداختی و هجرت کردی ! عَلی اَلیفٍ آنَسَ مُقبِلاً فَسَّرَ ، وَ اُوحَشَ مُنقَضِیَاً فَمَضَّ . اَلسَّلامُ عَلَیکَ مِنْ مُجاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ القُلُوبْ وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبْ . سلام بر تو ای همسایة عزیز که در مجاورت تو بودیم ، در جوار رحمت تو بودیم . تو همسایه ای بودی که در این مدّت دلها رقیق می شد و گناه ها کم .
این ترک اُولی و مکروهات و گناهان کوچک کم کم کم کم راه آدم را می بندد . وقتی طولانی بشود ، راه را می بندد . فَطالَ عَلِیهِمُ الاَمَدْ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ . شما در این مناطق ییلاقی که آب های معدنی می جوشد ، ملاحظه کردید ؛ می بینید در یک سرزمین ای که مزرع است و سبز و خرّم است ، یک چشمة معدنی می جوشد . چون با اَملاح و رسوبات همراه است ، این آب زلال نیست که راه خود را طی کند و راه را باز می کند و تشنه ها را سیر کند و به مقصد برسد . بلکه با رسوبات و املاح همراه است . این آب که زلال است ، وقتی از چشمه می جوشد ، راه خود را باز می کند ، راه کسی را هم نمی بندد ، همة این درخت ها و گیاهان تشنة سر راه را سیراب می کند تا به دریا برود . این خاصیّت آب زلال است که اصلاً به دنبال تشنه می رود تا سیراب اش کند . آب به دنبال تشنه است ! آب سرش را به سنگ می زند ، تلاش و کوشش می کند که خود را به تشنه ها برساند .
و امّا اگر این آب دارای املاح رسوبی باشد ، این همین که می جوشد ، راه خود را می بندد . بعد از چند سال شما می بینید اینجا یک تلّ ای از سنگ پیدا شده ! همة آن سرزمین ها که سبز بود ، دیگر چیزی از او روئیده نمی شود ، و این آب هم جلوی خودش را بسته . آن آب های معدنی اینطور است . وقتی زلال و صاف نباشد ، جلوی خود را می بندد . گناهان در دل هم همین طور است . افکار ، اندیشه در دل هم همین طور است . اگر زلال باشد ، از جان می جوشد ، با زبان و قلم منتشر می شود ، به گوش و چشم می رسد ، از آنجا هم به دلهای دیگران می رسد . لذا یکی از القاب عالم ( ماء مَعین ) است . آن ریشة اصلی اش دربارة حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) است که یکی از القاب مبارک آن حضرت « ماء مَعین » است .
قُلْ أرَأیتُمْ إنْ اَصبَحَ ماؤُکُمْ غُوراً فَمَنْ یَأتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینْ (5). ماء مَعین یعنی آب جاری . آب ای که چشم آن را می بیند . یکی از القاب مبارک حضرت ولی عصر ماء مَعین است . علم را می گویند : ماء مَعین ، عالم را می گویند : ماء مَعین . چرا ؟ چون مانند چشمة زلال است که می جوشد . حرفی که می زند ، چیزی که می نویسد ، علمی است که از آن جان او تراوش کرده ، به گوش و چشم رسیده ، آن هم می فهمد ، به دیگری می گوید ، دیگری هم می فهمد به سوّمی می رساند . این مانند یک چشمة زلالی است که بالأخره به اصل اش می رود . این آب زلال ؛
و امّا افکار ، اندیشه ، عقائد و خیالات باطل مانند همان رسوبات و املاح معدنی اند که همان جا می بندند ، قلب را می بندند . کم کم این دل می شود قَسی ! وقتی این بست ، نه چیزی از آنجا نفوذ می کند ، به دیگری می رسد ، نه حرف دیگران در او اثر می کند . نه حرف او در غیر مؤثر است ، نه حرف غیر در او مؤثر ! چرا ؟ چون این دل بسته شد . جا برای نفوذ ندارد . این را می گویند : ( قَسی ) ، قلب قَسی . در اینجا امام سجاد (سلام الله علیه) می فرماید : سلام بر تو ای ماه مبارک رمضان ای که همسایة خوبی بودی . گناهان در این ماه کم می شد و دلها در این ماه رقیق . اَلسَّلامُ عَلِیکَ مِنْ مُجاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ القُلُوبْ وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوب . دلها در این ماه نرم و رقیق است ، و گناهان در این ماه کم .
اَلسَّلامُ عَلَیکَ مِنْ ناصِرٍ اَعانَ عَلَی الشِّیطانْ وَ صاحِبٍٍ سَهَّلْ سُبُلَ الإحسانْ . سلام بر تو ای رفیق ای که کمک کردی ما بر شیطان مسلّط شدیم . انسان در این ماه بر شیطان مسلّط است . به خاطرات شیطانی گوش نمی دهد . می گوید : تو باعث شدی ، تو کمک مان کردی ، تو مصاحب خوبی بودی برای ما که ما توانستیم بر شیطان پیروز بشویم . وَ صاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الإحسانْ . ما نه تنها در بُعد سَلبی از دست شیطان نجات پیدا کردیم که کار بَد نکردیم ، بلکه در بُعد اثباتی هم پیروز شدیم . راههای خیر را خوب طی کردیم ، به آسانی طی کردیم . اگر در غیر ماه مبارک رمضان کار خیر را به سختی انجام می دادیم ، در این ماه به آسانی انجام دادیم . تو باعث شدی که ما راه احسان را ما با سهولت طی کردیم .
اَلسَّلامُ عَلَیکَ مَا اَکثَرَ عُتَقآءَ اللهِ فِیکَ . سلام بر تو ای ماه ای که چقدر بنده ها را خدا در این ماه آزاد کرده است . آنها که گرفتار آتش بودند ، آنها را آزاد کرد . آنهائی که گرفتار رذائل اخلاقی بودند ، خدا آنها را از این بندها آزاد کرد . نعمتی بهتر از آزادی نیست ! مَنْ رَفَضَ الشَّهَواتْ کانَ حُرّاً (6). این در نهج البلاغه هست ، در امالی شیخ مفید هست . این مضمون از امیرالمؤمنین (علیه السَّلام) رسیده است که اگر کسی شهوت را طرد کند ، آزاد می شود . نعمت ای بالاتر از آزادگی ؛ آزادی ، حریّت از بهترین نعمت های الهی است که انسان گرفتار شهوت نباشد ، گرفتار غضب نباشد . زمام اش را به دست هوس اش نسپرد . بردة هوی نباشد . مَنْ تَرَکَ الشَّهَواتْ کانَ حُرّاً (7)، مَنْ رَفَضَ الشَّهَواتْ کانَ حُرّاً . با تعبیرات گوناگون از امیر المؤمنین (علیه السَّلام) نقل شده است . وَ مَا اَسعَدَ مَنْ رَعی حُرمَتَکَ بِکَ . چه قدر سعادتمند شد آن کسی که احترام تو را حفظ داشت ! مواظب بود در این ماه حرف بَد نزند ، خیال بَد نکند ، گناه نکند . چه قدر سعادتمند بود کسی که حرمت تو را حفظ کرد .
اَلسَّلامُ عَلَیکَ مَا کانَ اَمحاکَ لِلذُّنُوبْ وَ اشْتَرَکَ لِاَنواعِ العُیُوبْ . سلام بر تو ای حقیقت ماه مبارک رمضان که تو اَمحاکی چیز برای گناه ، که ماحی ترین و محو کننده ترین چیز برای گناه ای . و اَستر و ساتر تر و پوشاننده تر از هر چیزی نسبت به عیبی ! عیب را می پوشانی ، گناه را محو می کنی . اوّل پوشاندن است ، ستر است ، بعد مغفرت . خدای سبحان اوّل می پوشاند که آبروی آدم محفوظ باشد ، بعد می بخشد . این ستّار زمینة آن غفّار را فراهم می کند . این ستر زمینة آن مغفرت است . انسان تا بتواند آبروی دیگران را حفظ کند ، خدا هم آبروی او را حفظ می کند . آبروی خودش را هم باید حفظ بکند . مگر مؤمن موظّف است کاری بکند که او را ذلیل بکند ؟ آن کار ذلّت ، خِزی به دست مؤمن نیست . آزاد نیست مؤمن ! فرمود : اَلسَّلامُ عَلِیکَ مَا کانَ اَمحاکَ لِلذُّنُوبْ و اَستَرَکَ لِاَنواعِ العُیُوب . تو محو کننده ترین چیزها برای گناه ای و ساتر ترین چیزها برای عیب هائی !
امّا ، اَلسَّلامُ عَلِیکَ مَا کانَ اَطوَلَکَ عَلَی المُجرِمینْ . برای افراد تبهکار خیلی طولانی هستی ! ما که اصلاً حضرت می فرماید : از رفتن ات متأثر ایم . امّا آنکه مجرم است ، ماه مبارک رمضان برای او در حکم چندین ماه است . خیلی طول می کشد برای او . وَ اَهیَبَکَ فِی صُدُورِ المُؤمِنینْ . در دلهای مؤمنین ماه مبارک رمضان با یک هیبت و اُبّهت و جلال و هیمنه و شکوه تلقّی می شود . که ماه مبارک رمضان را با عظمت می شناخت .
اَلسَّلامُ عَلَیکَ مِنْ شَهرٍ لا تُنافِسَهُ الأیّامْ مِنْ شَهر . سلام بر تو ای ماه ای که هیچ ماهی با تو مسابقه و رقابت ندارد . (منافَسَه) یعنی رقابت تا انسان شیء نفیس ای را بگیرد . و اصولاً وقتی در منافسه انسان می دُود ، نفس نفس می زند تا به مقصد برسد . این کار را می گویند : مُنافَسِه . خدای سبحان فرمود : برای گرفتن فضائل مسابقه بدهید . فَالیَتَنافَسِ المُتَنافِسُونْ (8). شما نفس نفس می زنید تا آن شیء نفیس و ارزنده را بگیرید . فرمود : هیچ ماهی با تو مسابقه نمی کند ! هیچ ایّامی ، هیچ لیالی ، هیچ لحظات ، هیچ ساعات با تو رقابت ندارد ! تو پیشگام ای ! همة یازده ماه به دنبال تو اند . اینچنین نیست که انسان بگوید : خوب ، من ماه مبارک رمضان این حرف ها را شنیدم ، یاد گرفتم ، بعدها عمل می کنم . اگر عمل نشد ، بعد هم عمل نمی شود . چون زمانهای دیگر آن قدرت را ندارند که با ماه مبارک رمضان در کسب توفیق انسان رقابت کنند .
اَلسَّلامُ عَلِیکَ غِیرَ کَرِیهِ المُصاحَبَه وَ لا ذَمِیمِ المُلابَسَه . سلام بر تو در این مدّتی که مهمان ما بودی ، یا ما در خدمت شما بودیم ، هیچ رنجی ندیدیم . هیچ رنجی ندیدیم ! از صحبت شما خسته نشدیم ، در خدمت شما بودیم ، هیچ رنجی ندیدیم ! از صحبت شما خسته نشدیم ، در خدمت شما بودیم ، لذّت بردیم . ذمّ ای ، کراهت ای ، چیزی از شما مشاهده نکردیم . یک مهمان خوبی بودی برای ما !
اَلسَّلامُ عَلِیکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلِینَا بِالبَرَکاتْ ، وَ غَسَلْتَ عَنّا دَنَسَ الخَطیئاتْ . تو آمدی ، سلام بر تو ای ماه گرانقدر مبارک رمضان که برکت آوردی ، ما را شستشو کردی و رفتی ! بعداً اگر آلوده شدیم ، به دست خود آلوده کردیم . وگرنه تو ما را شستی و رفتی . تطهیر کردی ، برکت آوردی ، ما را شستشو کردی . ما احساس سبکی می کنیم .
اَلسَّلامُ عَلِیکَ غَیرِ مُوَدَّعٍ بَرَمَاً ، وَ لا مَترُوکٍ صِیامُهُ سَاَمَاً . سلام بر تو که در هنگام تودیع ما احساس خستگی نکردیم . یک مهمان را انسان با تشریفات بدرقه می کند ، ولی خوب در این مدّت خسته شد . ولی ما خسته نشدیم . ما از روزه گرفتن ات که پذیرائی تو بود ، خسته نشدیم . ما دَعامت و خستگی و رنج ای احساس نکردیم . برای ما گوارا بود .
اَلسَّلامُ عَلِیکَ مِنْ مَطلُوبٍ قَبِلَ وَقتِهِ ، وَ مَحزُونٍ عَلَیهْ قَبلِ فُوتِه . سلام بر تو ، قبل از اینکه بیائی ، ما انتظار ات را داشتیم . الآن هم هنوز نرفتی ، یک چند لحظه ای مانده ، ولی همین که می خواهی بروی ، ما را غمگین کردی ! اَلسَّلامُ عَلَیکَ مِنْ مَطلُوبٍ قَبلَ وَقتِهِ ، وَ مَحزُونٍ عَلَیهْ قَبلَ فُوتِه . اَلسَّلامُ عَلَیکَ کَمْ مِنْ سُؤءٍ صُرِفَ بِکَ عَنّا ، وَ کَمْ مِنْ خِیرٍ اُفِیضُ بِکَ عَلَینَا . سلام بر این مهمان گرانقدری که به برکت تو خدا خیلی از بلاها را از ما برداشت . خیلی از برکات را به ما داد . ما در حقیقت مهمان تو بودیم ، نه تو مهمان ما ! ما مهمان تو بودیم ، نه تو مهمان ما ! اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَ عَلی لِیلَهِ القَدْر . این زیارت نامه است ؟ این سلام تودیع است ؟ سلام بر تو ای ماه ، سلام بر لیلهُ القَدر ات ! اَلَّتِی هِیَ خِیرٌ مِنْ ألفِ شَهر . شب قدر ات که از هزار ماه ، تقریباً هشتاد سال بالاتر است . اَلسَّلامُ عَلَیکَ مَا کانَ اَحرَصْنَا بِالأمْسِ عَلَیکْ ، وَ اَشَدِّ شُوقَنَا غَداً اِلِیکْ . سلام بر تو ای ماهی که دیروز خیلی حریص بودیم که شما بیائی . فردا هم خیلی مشتاق ایم که بعد زیارت تان کنیم . اینطور نیست به عنوان یک ادای وظیفه داریم این مراسم تودیع را انجام می دهیم ! وَ اَشَدَّ شُوقَنَا غَدَاً إلِیکْ . اَلسَّلامُ عَلِیکَ وَ عَلی فَضلِکَ الَّذِی حُرِمناهْ وَ عَلی ماضٍ مِنْ بَرَکاتِکْ . سلام بر تو و فضیلت تو . سلام بر تو و برکات تو !
آنگاه عرض می کند : خدایا ! اَللّهُمَّ إنّا اَهلُ هذَا الشَّهرِ الَّذِی شَرَّفتَنَا بِهْ وَ وَفَّقْتَنَا بِمَنِّکَ لَهُ حِینَ جَهِلَ الأشقیاءُ وَقتَهُ وَ حُرِمُوا لِشَقآئِهِمْ فَضلَه . خدایا ! آن توفیق را دادی که ما اهل این ماه باشیم . در حالی که عدّه ای از این ماه محروم شدند .
آنگاه دست به دعا و نیایش در حضور ذات أقدس إله دارد که متأسفانه وقت گذشت ، اگر اجازه بدهید به همین مقدار اکتفا کنیم . روز پایان ماه مبارک رمضان است ، دعاها هم مستجاب است ، شماها هم اوائل زندگی شماست . سعی کنید این طهارت ضمیر را ، این صفای ضمیر را حفظ کنید . به لطف الهی هر چه از خدای سبحان بخواهید به شما مرحمت می کند . همّت هایتان در دعا بلند باشد . اوّلاً در دعا سعی کنید آن هدف های اصیل اسلامی را مسئلت کنید . احتیاجات خاصّه ، حوائج مخصوصه ، حوائج شخصی را آخرها ذکر کنید . در درجة اوّل بخواهید که خدای سبحان اسلام را در سراسر عالم ناصر و پیروز کند ! بعد از خدای سبحان مسئلت کنید که همة مسلمین از معارف و مزایای اسلامی برخوردار باشند . آنگاه حوائج شخصی و نیازهای خصوصی را ذکر بکنید .
پی نوشت ها:
(1) بحار الأنوار / جلد 93 / صفحة 356
(2) دیوان حکیم سنائی غزنوی
(3) بحار الأنوار / جلد 93 / صفحة 356
(4) سورة عنکبوت / آیة 60
(5) سورة ملک / آیة 30
(6) الأمالی لِلْمُفید / صفحة 52
(7) بحار الأنوار / جلد 74 / صفحة 291
(8) سورة مطفّفین / آیة 26
منبع:سایت شبستان
دعای وداع ماه مبارک رمضان
شیخ صدوق رحمة الله علیه برای وداع ماه مبارک رمضان دعائی ذکر کرده که میگوید: ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمود: «تقول فی وداع شهر رمضان
«اللهم انک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل و قولک الحق شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر رمضان قد انصرم فاسالک بوجهک الکریم، و کلماتک التامات ان کان بقی علی ذنب لم تغفره و ترید ان تحاسبنی به او تعذبنی علیه او تقایسنی به ان یطلع فجر هذه اللیلة، او ینصرم هذا الشهر الا و قد غفرته لی یا ارحم الراحمین» (1)
در وداع ماه مبارک بگوئید:
بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر نبی مرسلت نازل فرمودهای و قول تو حق است که ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل میباشد، اینک ماه رمضان به پایان رسید «و فیوضاتش تا سال آینده از ما قطع شد» پس تقاضا مینمایم از تو به آبروی گرامیت، و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم) که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و اراده حسابرسی او را داری، یا میخواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی، و یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی، تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان پذیرد این ماه مبارک، مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربانترین مهربانان.
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ255)
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿256﴾ اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(257)
خداى یکتا که جز او کسی شایسته ستایش نیست / او همیشه زندهء پا برجای است /(پس) هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد /آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایى اوست /مگر می شود کسی شفاعت کند(مردم را) بدون اجازهء او / به پیدا و پنهان ایشان آگاه است / وایشان ذرّه ای از دانش او را احاطه ندارند / مگر به آنچه او بخواهد / دامنه تخت (سلطنت) او آسمانها و زمین است/ نگهداری اینها برایش کاری نیست / و او بلند مرتبه ترین و بزرگ مطلق است .
در دین اجباری نیست،فرق میان پیشرفت و سقوط بیان شده است/ پس آن کس که طغیانگر بودامّا به خدا ایمان آورد به بهترین دستاویز نجات (از پرتگاه) رسیده است که پاره شدنی نیست /و خدا شنوا و دانا است./ خدا پشتیبان افراد باایمان است آنها را از تاریکیها بیرون می آورد و به طرف نور میبرد/ و کسانی که کافر شدند و اولیاء آنها طاغوت شدند (این طاغوتیان) آنهارااز نور بیرون آورده به درون تاریکیها میبرند/.آنهایند اهل آتش جهنّم و همیشه در آن خواهند بود(257)
دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
یازدهم کفعمى در بلد الا مین فرموده این دعاء حضرت صاحب الا مرعلیه السلام است که تعلیم فرمود آنرا به شخصى که محبوس بود پس خلاص شد
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ
خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و امید قطع شد
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ
و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیرى شد و تویى یاور و شکوه بسوى تو است
الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
و اعتماد و تکیه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام
وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ
و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى
چشم بر هم زدن یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ
که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ
الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت
السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ
همین ساعت هم اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
محمد و آل پاکیزه اش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *دعا روزه های ماه مبارک رمضان |
|
دعای جوشن کبیر
دعاى جوشن کبیر
وَسُنَّ اَنْ یُکْتَبَ بالاْکْفانِ |
شَهادَةُ الاِْسْلامِ وَالاِْیمانِ |
مستحب است که نوشته شود به کفنها |
شهادت اسلام و ایمان |
وَهکَذا کِتابَةُ الْقُرْانِ |
وَالْجَوْشَنُ المَنْعُوتُِ بِالاْمانِ |
و هم چنین نوشتن قرآن |
و جوشن که آنرا به امان وصف کرده اند |
دوّم استحباب خواندن این دعا در اوّل ماه رمضان و امّا خواندن آن در خصوص شبهاى قدر در خبر ذکرى از آن نیست لیکن علاّمه مجلسى قَدَّسَ اللّهَ روُحَهُ در زادالمعاد در ضمن اعمال شبهاى قدر فرموده و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى جوشن کبیر را در هر یک از این سه شب بخوانند و کافیست فرمایش آن بزرگوار ما را در این مقام اَحَلَّهُ اللّهُ دارَالسَّلامِ بالجمله این دعا صد فصل است و هر فصلى مشتمل بر ده اسم الهى است و در آخر هر فصل باید گفت
:سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
منزهى تو اى که نیست معبودى جز تو فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار
و در بلد الا مین است که در اوّل هر فصل بِسْمِ اللّهِ بگوید و در آخرش
: سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ* * * * * * * * * * * * * * * * * *
منزهى تو اى که نیست معبودىاِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا
جز تو فریاد فریاد درود فرست برمحمد و آلش و بِرَهان ما را از آتش اى
رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا اءرْحَمَ الرّاحِمینَ
پروردگار اى صاحب جلال و بزرگوارى اى مهربانترین مهربانان
و آن دُعا این است
:دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
دوازدهم و نیز کفعمى در مصباح فرموده این دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ است اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ
الْمَعْصِیَةِ
* * * * * * * * * * * * * * *
خدایا روزى ما کن توفیق اطاعت و دورى از گناهوَصِدْقَ النِّیَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ
و صدق و صفاى در نیت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسیله هدایت شدن و استقامت و استوار کن
اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ
زبانهاى ما را به درستگویى و حکمت و لبریز کن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاک کن
بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ
اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناک و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى
وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ
و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خیانت و ببند گوشهاى ما را از شنیدن سخنان بیهوده
وَالْغیبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمینَ
و غیبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسایى و خیرخواهى کردن و بر دانش آموزان
بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى
به کوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پیروى کردن و پند گرفتن و بر
مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ
بیماران مسلمان به بهبودى یافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت
وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَى الشَّبابِ
و مهربانى کردن و بر پیرانمان به وقار و سنگینى و بر جوانان
بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَیاَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِیاَّءِ
به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران
بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ
به فروتنى و بخشش کردن و بر مستمندان به شکیبائى و قناعت و بر پیکار کنندگان
بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ
به یارى و پیروزى و بر اسیران به رهایى یافتن و آسودگى و بر زمامداران
بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّیرَةِ وَبارِکْ
به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و برکت ده
لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ
براى حاجیان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ایشان واجب کردى از
الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَالرّاحِمینَ
# سیزدهم درمهجاعمال حج و عمرة بوسیله فضل و رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان
* * * * * * * * * * * * * * *دعای روز شنبه
به نام خداى بخشاینده مهربان
بِسْمِ اللّهِ کَلِمَةُ الْمُعْتَصِمینَ وَ مَقالَةُِ الْمُتَحَرِّزینَ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ تَعالى
بنام خدا سخن پناهندگان و گفتار پناه جویان و پناه مى برم به خداى تعالى
مِنْ جَوْرِ الْجاَّئِرینَ وَ کَیْدِ الْحاسِدینَ وَ بَغْىِ الظّالِمینَ وَ اَحْمَدُهُ
از جور ستمکاران و بداندیشى حسودان و ستم بیدادگران و مى ستایمش
فَوْقَ حَمْدِ الْحامِدینَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الْواحِدُ بِلا شَریکٍ وَ الْمَلِکُ بِلا
فوق ستایش ستایش کنندگان خدایا تویى یگانه بى شریک و پادشاه بى نیاز
(که پادشاهى را دیگرى به اوتَمْلیکٍ لا تُضادُّ فى حُکْمِکَ وَ لا تُنازَعُ فى مُلْکِکَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ
تملیک نکرده
) در برابر فرمان تو ضدیت نشود و در پادشاهیت کشمکشى روى ندهد از تو مى خواهم که درود فرستىعَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ اَنْ تُوزِعَنى مِنْ شُکْرِ نُعْماکَ ما
بر محمد بنده و رسولت و به من طریقه سپاسگزارى نعمتهایت را چنان
تَبْلُغُ بى غایَةَ رِضاکَ وَ اَنْ تُعینَنى عَلى طاعَتِکَ وَلُزُومِ عِبادَتِکَ
بیاموزى که مرا به سرحد خشنودیت برساند و کمکم دهى بر طاعت خود و پیوستگى عبادت خویش
وَاسْتِحْقاقِ مَثُوبَتِکَ بِلُطْفِ عِنایَتِکَ وَ تَرْحَمَنى بِصَدّى عَنْ
و استحقاق پاداشت بوسیله لطف و عنایتت و به من ترحم کنى به اینکه تا زنده ام
مَعاصیکَ ما اَحْیَیْتَنى وَ تُوَفِّقَنى لِما یَنْفَعُنى ما اَبْقَیْتَنى وَ اَنْ تَشْرَحَ
از گناهان بازم دارى و تا زمانى که در این جهان نگاهم دارى موفقم دارى به آنچه سودم رساند و بوسیله
بِکِتابِکَ صَدْرى وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرى وَ تَمْنَحَنِى السَّلامَةَ فى
کتاب خود
(قرآن ) سینه ام بگشایى و با خواندن آن جرم و گناهم بریزى و سلامت دردینى وَ نَفْسى وَلاتُوحِشَ بى اَهْلَ اُنْسى وَ تُتِمَّ اِحْسانَکَ فیما بَقِىَ
دین و جانم عطا کنى و همدمانم را براى من وحشتناک مکن و احسانت را در مابقى
مِنْ عُمْرى کَما اَحْسَنْتَ فیما مَضى مِنْهُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
عمر درباره من به اتمام رسان چنانچه در گذشته احسان کردى اى مهربانترین مهربانها
دعای روز یک شنبه
بنام خداى بخشاینده مهربان
بِسْمِ اللّهِ الَّذى لا اَرْجُو اِلاّ فَضْلَهُ وَ لا اَخْشى اِلاّ عَدْلَهُ وَ لا اَعْتَمِدُ اِلاّ
بنام خدایى که جز فضلش امیدى ندارم و جز عدلش از چیزى ترس ندارم و جز به گفته او اعتماد ندارم و جز
قَوْلَهُ وَ لا اُمْسِکُ اِلاّ بِحَبْلِهِ بِکَ اَسْتَجیرُ یا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوانِ مِنَ
به رشته
(بندگى و اخلاص ) او چنگ نزنم اى داراى گذشت و خوشنودى به تو پناه برم ازالظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ وَمِنْ غِیَرِ الزَّمانِ وَ تَواتُرِ الاْحْزانِ وَ طَوارِقِ
ستم و دشمنى
(خلق ) و از دگرگونیهاى روزگار و پى درپى رسیدن اندوهها والْحَدَثانِ وَ مِنِ انْقِضاَّءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّاَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ اِیّاکَ اَسْتَرْشِدُ
حوادث ناگوار شب و از سپرى شدن عمر قبل از آمادگى و توشه گیرى و تنها از تو راهنمایى مى جویم
لِما فیهِ الصَّلاحُ وَ الاِْصْلاحُ وَ بِکَ اَسْتَعینُ فیما یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجاحُ وَ
براى آنچه صلاح و اصلاح من در آنست و از تو یارى طلبم در
(رسیدن به ) آنچه مقرون به کامیابى والاِْنْجاحُ وَ اِیّاکَ اَرْغَبُ فى لِباسِ الْعافِیَةِ وَتَمامِها وَ شُمُولِ
کامروایى است و از تو امید دارم براى پوشش لباس تندرستى کامل و شمول
السَّلامَةِ وَ دَوامِها وَ اَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَ
سلامتى دائم و پناه مى برم به تو اى پروردگار از وسوسه هاى شیاطین و
اَحْتَرِزُ بِسُلْطانِکَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطینِ فَتَقَبَّلْ ما کانَ مِنْ صَلوتى
احتراز جویم بوسیله سلطنت تو از ستم سلاطین پس
(اى خدا) نمازوَصَوْمى وَ اجْعَلْ غَدى وَ ما بَعْدَهُ اَفْضَلَ مِنْ ساعَتى وَ یَوْمى وَ
و روزه ام را بپذیر و فرداى من و مابعد آنرا بهتر از این ساعت و امروزم قرارده و
اَعِزَّنى فى عَشیرَتى وَ قَوْمى وَ احْفَظْنى فى یَقْظَتى وَ نَوْمى فَاَنْتَ
مرا در میان فامیل و خویشانم عزیز گردان و مرا در بیدارى و خوابم حفظ کن که تویى
اللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّى اَبْرَءُ اِلَیْکَ فى
خدایى که بهترین نگهبانى و تو مهربانترین مهربانانى خدایا من بسوى تو بیزارى جویم و در این
یَوْمى هذا وَ ما بَعْدَهُ مِنَ الاْحادِ مِنَ الشِّرْکِ وَ الاِْلْحادِ وَ اُخْلِصُ لَکَ
روز و روزهاى یکشنبه دیگر از شرک و بى دینى و دعایم را براى تو خالص مى کنم تا
دُعاَّئى تَعَرُّضاً لِلاِْجابَةِ وَ اُقیمُ عَلى طاعَتِکَ رَجاَّءً لِلاِْثابَةِ فَصَلِّ
در معرض اجابت قرار گیرد و همچنان بر اطاعتت پایدارى مى کنم پس
عَلى مُحَمَّدٍ خَیْرِ خَلْقِکَ الدّاعى اِلى حَقِّکَ وَاَعِزَّنى بِعِزِّکَ الَّذى
درود فرست بر محمد بهترین خلق خود آنکه
(مردم را) بسوى حقانیتت خواند و مرا به عزتلایُضامُ وَ احْفَظْنى بِعَیْنِکَ الَّتى لا تَنامُ وَ اخْتِمْ بِالاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ
تزلزل ناپذیرت عزیز گردان و به دیده ات که هرگز نخوابد حفظ کن و ببریدن از خلق و توجه بسوى
اَمْرى وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرى اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ
خودت کارم را به پایان رسان و عمرم را قرین به آمرزش به اتمام رسان که همانا تویى آمرزنده مهربان
دعای روز دو شنبه
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یُشْهِدْ اَحَداً حینَ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ وَ
ستایش خاص خدایى است که هیچکس را گواه نیاورد در آن هنگامى که آسمانها و زمین را آفرید و
لاَاتَّخَذَ مُعیناً حینَ بَرَءَ النَّسَماتِ لَمْ یُشارَکْ فِى الاِْلهِیَّةِ وَ لَمْ یُظاهَرْ
کمک کارى براى خود نگرفت در آن هنگامى جنبندگان را پدید آورد در معبودیت خود شریک ندارد
فِى الْوَحْدانِیَّةِ کَلَّتِ الاَْلْسُنُ عَنْ غایَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ
در یکتایى پشتیبانى نشود زبانها از حد وصفش لال و عقلها از کنه
مَعْرِفَتِهِ وَ تَواضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ وَ انْقادَ
معرفتش عاجز است گردنکشان در برابر هیبتش فروتن و چهره ها از بیم و هراسش خاضع و
کُلُّ عَظیمٍ لِعَظَمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوالِیاً مُسْتَوْسِقاً
[ثِقاً]هر بزرگى در عظمتش رام گشته پس خاص تو است ستایش پى درپى و منظم ، و دنباله دار و محکم
وَصَلَواتُهُ عَلى رَسُولِهِ اَبَداً وَ سَلامُهُ داَّئِماً سَرْمَداً اَللّهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ
و درودهاى ابدى و تحیت همیشگى و دائمى تو بر پیامبرت باد خدایا آغاز
یَوْمى هذا صَلاحاً وَ اَوْسَطَهُ فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجاحاً وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ
امروز مرا صلاح و وسطش را رستگارى و پایانش را کامروایى قرارده و پناه مى برم به تو از
یَوْمٍ اوَّلُهُ فَزَعٌ وَ اَوسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
روزى که آغازش ترس و وسطش بى تابى و پایانش درد و رنج باشد خدایا از تو آمرزش خواهم
لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ
براى هر نذرى که کرده ام و هر وعده اى که دادم و هر عهدى که بستم ولى به آن وفا نکرده ام و درباره
وَ اَسْئَلُکَ فى مَظالِمِ عِبادِکَ عِنْدى فَاَیَّما عَبْدٍ مِنْ عَبیدِکَ اَوْ اَمَةٍ مِنْ
حقوق و مظلمه هایى که از بندگانت به گردن دارم درخواست مى کنم که هر بنده اى از بندگانت یا هر کنیزى از
اِماَّئِکَ کانَتْ لَهُ قِبَلى مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها اِیّاهُ فى نَفْسِهِ اَوْ فى عِرْضِهِ اَوْ
کنیزانت که در گردن من حقى دارد و از من ستمى به او رسیده در جانش یا در ابرویش یا
فى مالِهِ اَوْ فى اَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ اَوْ غیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها اَوْ تَحامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ
در مالش یا در خانواده و فرزندش یا غیبتى از او کرده ام یا بارى بر دوشش نهاده ام که سببش خواهش
اَوْ هَوىً اَوْ اَنَفَةٍ اَوْ حَمِیَّةٍ اَوْ رِیاَّءٍ اَوْ عَصَبِیَّةٍ غاَّئِباً کانَ اَوْ شاهِداً وَ
یا هواى نفس یا خودخواهى یا رشک یا خودنمایى یا تعصب بیجا بوده چه آن کس غایب باشد چه حاضر،
حَیّاً کانَ اَوْ مَیِّتاً فَقَصُرَتْ یَدى وَضاقَ وُسْعى عَنْ رَدِّها اِلَیْهِ وَ
زنده باشد یا مرده ، و دست من اکنون کوتاه و وسعم نارسا است از اینکه آن حق را به او رد کنم و
الْتَحَلُّلِ مِنْهُ فَاَسْئَلُکَ یا مَنْ یَمْلِکُ الْحاجاتِ وَهِىَ مُسْتَجیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ
از او حلالیت جویم پس از تو مى خواهم اى کسى که مالک حاجاتى و به خواست تو آنها مستجاب گردد
وَ مُسْرِعَةٌ اِلى اِرادَتِهِ اَنْ تُصَلِىَّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ
و بسوى اراده ات شتابان شوند
(مى خواهم ) که درود فرستى بر محمد و آلش و آن شخص راتُرْضِیَهُ عَنّى بِما شِئْتَ وَ تَهَبَ لى مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً اِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ
به آنطور که خواهى از من خوشنود گردانى و از نزد خود به من رحمتى بخشى زیرا که آمرزش از تو نکاهد
الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَوْلِنى فى
و بخشش به تو زیان نرساند اى مهربانترین مهربانها خدایا به من عطا کن در
کُلِّ یَوْمِ اثْنَیْنِ نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ سَعادَةً فى اَوَّلِهِ بِطاعَتِکَ وَ نِعْمَةً
هر روز دوشنبه دو نعمت از جانب خودت یکى خوشبختى در اول روز به وسیله فرمانبردارى تو و دیگر نعمتى
فى اخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یا مَنْ هُوَ الاِْلهُ وَ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِواهُ
.در آخر روز به آمرزش و مغفرتت اى کسى که تنها معبود ما او است و گناهان را جز او کسى نیامرزد
.دعای روز سه شنبه
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَما یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ
ستایش خاص خدا است و حق اوست آنچنانکه شایسته و لایق اوست بسیار، و پناه برم به خدا از بدى شر
نَفْسى اِنَّ النَّفْسَ لاَمّارَةٌ بِالسُّوَّءِ اِلاّ م ا رَحِمَ رَبّى وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ
نفس خود که همانا نفس وادار کننده به بدى است مگر آن را که پروردگار رحم کند و پناه برم به او از شر
الشَّیْطانِ الَّذى یَزیدُنى ذَنْباً اِلى ذَنْبى وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبّارٍ
شیطان که
(پیوسته ) گناهى بر گناهم بیفزاید و بوسیله او پناه گیرم از شر هر گردنکشفاجِرٍ وَ سُلْطانٍ جاَّئِرٍ وَ عَدُوٍّ قاهِرٍ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ جُنْدِکَ فَاِنَّ
تبه کار و حکمران ستمکار و دشمن قهارى خدایا مرا از لشکر خود قرار ده زیرا
جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ وَ اجْعَلْنى مِنْ حِزْبِکَ فَاِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ
سپاه تو فقط پیروزند و از حزب خویش قرارم ده زیرا حزب تو فقط رستگارند و
اجْعَلْنى مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ فَاِنَّ اَوْلِیاَّئَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
از اولیاء خود قرارم ده زیرا اولیاء تو هستند که خوف و ترسى برایشان نیست و حزن و اندوهى ندارند
اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لى دینى فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْرى وَ اَصْلِحْ لى اخِرَتى فَاِنَّها
خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخرتم را اصلاح کن که
دارُ مَقَرّى وَ اِلَیْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّى وَ اجْعَلِ الْحَیوةَ زِیادَةً
خانه پایدار من آنجا است و از مجاورت لئیمان گریزگاهم بدانجا است ، و زندگى را براى من مایه فزونى
لى فى کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفاةَ راحَةً لى مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
در هر کار خیرى قرار ده و مرگ را آسودگى از هر شرى برایم مقرر فرما
. خدا درود فرست برمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى آلِهِ الطَّیِّبینَ
محمد خاتم پیمبران و کامل کننده شماره رسولان و بر آل پاک و
الطّاهِرینَ وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَ هَبْ لى فِى الثُّلَثاَّءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ
پاکیزه اش و اصحاب برگزیده اش و در روز سه شنبه سه چیز به من عطا کن
:لى ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللّهِ
هرگناهى را از من بیامرز، و هر اندوهى را از من دور کن ، و هر دشمنى را از من دفع فرما بنام خدا
خَیْرِ الاْسْماَّءِ بِسْمِ اللّهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّماَّءِ اَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ
که بهترین نامها است به نام خدا پروردگار زمین و آسمان دور کنم از خود هر بدى را
اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ اَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ اَوَّلُهُ رِضاهُ فَاخْتِمْ لى مِنْکَ
که آغازش خشم او است و مى کشم بسوى خود هر کار محبوبى را که آغازش خوشنودى او است پس از جانب خود کارم را
بِالْغُفْرانِ یا وَلِىَّ الاِْحْسانِ
.به آمرزش پایان ده اى صاحب احسان
.دعای روز چهار شنبه
به نام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً
ستایش خدایى را که شب را پوشش
(خلق ) قرار داد و خواب را مایه آسایش و روز را (وسیله ) تکاپو و جنبشلَکَ الْحَمْدُ اَنْ بَعَثْتَنى مِنْ مَرْقَدى وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً حَمْداً
ستایش خاص تو است که مرا از خوابگاهم برانگیختى و اگر اراده مى کردى خوابم را همیشگى مى کردى آن ستایشى که
دائِماً لا یَنْقَطِعُ اَبَداً وَ لا یُحْصى لَهُ الْخَلاَّئِقُ عَدَداً اَللّ
- هُمَّ لَکَ الْحَمْدُدائمى است و قطع نگردد و خلائق شماره اش نتوانند خدایا ستایش خاص تو است که
اَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّیْتَ وَقَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ وَ اَمَتَّ وَ اَحْیَیْتَ وَ اَمْرَضْتَ وَ
آفریدى و پرداختى و اندازه کردى و گذراندى و میراندى و زنده کردى ، بیمار کردى و
شَفَیْتَ وَ عافَیْتَ وَ اَبْلَیْتَ وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ وَ عَلَى الْمُلْکِ
شفا دادى ، تندرست کردى و گرفتار ساختى و بر عرش استیلا یافتى و بر ملک وجود
احْتَوَیْتَ اَدْعُوکَ دُعاَّءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسیلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حیلَتُهُ وَ
احاطه دارى مى خوانمت خواندن آنکس که وسیله اش ضعیف و راه چاره اش قطع شده
اقْتَرَبَ اَجَلُهُ وَ تَدانى فِى الدُّنْیا اَمَلُهُ وَ اشْتَدَّتْ اِلى رَحْمَتِکَ فاقَتُهُ وَ
و مرگش نزدیک گشته و آرزویش در دنیا اندک شده و سخت نیازمند رحمتت گردیده و
عَظُمَتْ لِتَفْریطِهِ حَسْرَتُهُ وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَخَلُصَتْ لِوَجْهِکَ
افسوسش در کوتاهى و تقصیر خود بزرگ گشته و لغزش و خطایش بسیار شده و
تَوْبَتُهُ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ عَلىَّ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ
توبه اش بدرگاه تو خالص گردیده پس درود فرست بر محمد خاتم پیمبران و بر خاندان پاک
الطّاهِرینَ وَ ارْزُقْنى شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لا
پاکیزه اش و شفاعت محمد صلى الله علیه و آله و سلم را
تَحْرِمْنى صُحْبَتَهُ اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اقْضِ لى فِى
را روزى من گردان و از همنشینى او محرومم مکن که تو ارحم الراحمین هستى خدایا در روز
الاْرْبَعاَّءِ اَرْبَعاً اِجْعَلْ قُوَّتى فى طاعَتِکَ وَ نَشاطى فى عِبادَتِکَ وَ
چهارشنبه چهار حاجت مرا برآور
: نیرویم را در طاعت خویش قرار ده و نشاط و شادمانیم را در عبادتت ورَغْبَتى فى ثَوابِکَ وَزُهْدى فیما یُوجِبُ لى اَلیمَ عِقابِکَ اِنَّکَ لَطیفٌ
رغبت و میلم را در پاداش نیکت و پارساییم را در آنچه موجب عذاب دردناک براى من گردد که همانا تو نسبت به هرچه
لِما تَشاَّءُ
.بخواهى مدارا کنى
.دعای روز پنج شنبه
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جاَّءَ بِالنَّهارُ مُبْصِراً
ستایش خاص خدایى است که شب تار را به قدرتش برد و روز روشن را
بِرَحْمَتِهِ وَکَسانى ضِیاَّئَهُ وَ اَنَا فى نِعْمَتِهِ اَللّهُمَّ فَکَما اَبْقَیْتَنى لَهُ
برحمت خویش بیاورد وروشنى روزرا درآن حال که مستغرق نعمتش بودم دربرم کرد خدایاهمچنانکه مرا تا به امروز نگهداشتى
فَاَبْقِنى لاِمْثالِهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لا تَفْجَعْنى فیهِ وَ
براى روزهاى دیگر امثال آن نیز نگهدار و درود فرست بر محمد و آلش و داغدارم مکن در
فى غَیْرِهِ مِنَ اللَّیالى وَ الاْیّامِ بِارْتِکابِ الْمَحارِمِ وَ اکْتِسابِ الْمَأ ثِمِ
این روز و شبها و روزهاى دیگر به سبب دست زدن به کارهاى حرام و فراهم آوردن گناهان
وَ ارْزُقْنى خَیْرَهُ وَ خَیْرَ ما فیهِ وَخَیْرَ ما بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنّى شَرَّهُ وَ
و خیر این روز و آنچه در آن است و خیر روزهاى بعد را نیز روزى من گردان و شر این روز و آنچه در آن است و
شَرَّ ما فیهِ وَ شَرَّما بَعْدَهُ اَللّهُمَّ اِنّى بِذِمَّةِ الاِْسْلامِ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ وَ
شر روزهاى بعدش را از من دور گردان خدایا من به پیمان اسلام به سویت توسل جویم و
بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ عَلَیْکَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفى صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ
به حرمت قرآن بر تو اعتماد کنم و به وسیله محمد مصطفى صلى الله علیه و
آلِهِ اَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ فَاعْرِفِ اللّهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتى رَجَوْتُ بِها قَضاَّءَ
آله در نزدت شفاعت جویم پس بشناس خدایا پیمانى را که بدان امید برآوردن
حاجَتى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اقْضِ لى فِى الْخَمیسِ خَمْساً لا
حاجتم را دارم اى مهربانترین مهربانها خدایا در روز پنجشنبه پنج حاجتم را برآور که جز
یَتَّسِعُ لَها اِلاّ کَرَمُکَ وَ لا یُطیقُها اِلاّ نِعَمُکَ سَلامَةً اَقْوى بِها عَلى
بزرگوارى تو گنجایش آنها را ندارد و جز نعمتهاى تو بر آن توانا نیست
: تندرستى که بوسیله آن برطاعَتِکَ وَعِبادَةً اَسْتَحِقُّ بِها جَزیلَ مَثُوبَتِکَ وَ سَعَةً فِى الْحالِ مِنَ الرِّزْقِ
انجام طاعتت نیرو گیرم ، و پرستشى که بدان مستحق پاداشت گردم ، و فراخى در حال از طریق روزى
الْحَلالِ وَ اَنْ تُؤْمِنَنى فى مَواقِفِ الْخَوْفِ بِاَمْنِکَ وَ تَجْعَلَنى مِنْ
حلال ، و دیگر آنکه مرا در توقفگاههاى خوفناک
(برزخ و قیامت ) بوسیله امان خود ایمن گردانى و ازطَوارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فى حِصْنِکَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
حوادث اندوهناک و غمگین در پناه خود قرارم دهى و درود فرست بر محمد و آلش
وَاجْعَلْ تَوَسُّلى بِهِ شافِعاً یَوْمَ الْقِیمَةِ نافِعاً اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ
و توسل مرا بدان حضرت در روز قیامت شفیع و سودمند براى من قرار ده که همانا تو مهربانترین مهربانانى
دعای روز جمعه شنبه
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الاْوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاَّءِ وَ الاِْحْیاَّءِ وَ الاْ خِرِ بَعْدَ فَناَّءِ الاْشْیاَّءِ
ستایش خاص خداییست که آغاز هستى پیش از پیدایش و زندگى است و پایان پس از فناء موجودات ،
الْعَلیمِ الَّذى لا یَنْسى مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخیبُ
دانایى که هر که یادش کند وى را از یاد نبرد و نعمتش را از آنکه سپاس مى دارد نکاهد
مَنْ دَعاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجاَّءَ مَنْ رَجاهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ وَ کَفى بِکَ
و نومید نسازد آنکه او را بخواند و امید امیدوارش را قطع نکند خدایا من تو را گواه گیرم و گواه بودن تو کافى است
شَهیداً وَ اُشْهِدُ جَمیعَ مَلاَّئِکَتِکَ وَ سُکّ انَ سَم و اتِکَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِکَ
و گواه گیرم تمام فرشتگان و ساکنین آسمانها و حاملین عرشت را
وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ اَنْبِیاَّئِکَ وَرُسُلِکَ وَ اَنْشَاْتَ مِنْ اَصْنافِ خَلْقِکَ اَنّى
و پیمبران و رسولانت را که برانگیختى و انواع موجودات بى حسابى را که آفریدى
(همه را گواه گیرم )اَشْهَدُ اَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَ لا عَدیلَ
که من گواهى دهم تویى خدایى که معبودى جز تو نیست و یگانه اى که شریک و همتا ندارى
وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَ لا تَبْدیلَ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و خلاف و تغییر و تبدیلى در گفتار تو نیست و گواهى دهم که محمد صلى الله علیه و آله
عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ اَدّى ما حَمَّلْتَهُ اِلَى العِبادِ وَ جاهَدَ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ
بنده و رسول تو است که بدانچه ماءمورش کرده بودى به بندگانت رساند و درباره خداى عزوجل
حَقَّ الْجِهادِ وَ اَنَّهُ بَشَّرَ بِما هُوَ حَقُّ مِنَ الثَّوابِ وَ اَنْذَرَ بِما هُوَ صِدْقٌ
آنطور که باید کوشش کرد و بدان پاداش نیکى که حق و درست بود مژده داد و بدان عقابى که راست بود
مِنَ الْعِقابِ اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلى دینِکَ ما اَحْیَیْتَنى وَ لا تُزِغْ قَلْبى بَعْدَ
بیم داد خدایا تا مرا زنده نگاه دارى بر دین خویش ثابتم گردان و دلم را پس از آنکه
اِذْ هَدَیْتَنى وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ صَلِّ عَلى
راهنماییم کرده اى منحرف مساز و به من از نزد خود رحمتى بخشاى که همانا تویى بخشایشگر درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَعَلى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنى مِنْ اَتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ وَ احْشُرْنى
محمد و بر آلش و مرا از پیروان و شیعیانش قرار ده و در گروه وى محشورم کن
فى زُمْرَتِهِ وَوَفِّقْنى لاِداَّءِ فَرْضِ الْجُمُعاتِ وَ ما اَوْجَبْتَ عَلَىَّ فیها
و موفقم دار براى اداء فرائض جمعه ها و طاعاتى که در آنها بر من واجب کردى
مِنَ الطّاعاتِ وَقَسَمْتَ لاِهْلِها مِنَ الْعَطاَّءِ فى یَوْمِ الْجَزاَّءِ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ
و عطاهایى که در روز جزا به اهل آن
(طاعات و جمعه ها) قست کرده اى که همانا تویى مقتدر فرزانهزیارت عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها
سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه؛ سلام بر تو اى فرزند رسول خدا؛ سلام بر تو اى فرزند امیر المؤمنین و اى فرزند سیّد اوصیا؛ سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا سیّده زنان اهل عالم؛ سلام بر تو اى کسى که از خون پاک تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام مىکشد؛ و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهى مىکند. سلام بر تو و بر ارواح پاکى که در حرم مطهرت با تو مدفون شدند. بر جمیع شما تا ابد از من درود و تحیت و سلام خدا باد. تا دلیل و نهار در جهان بر قرار است. اى ابا عبد اللَّه همانا تعزیتت (در عالم) بزرگ و مصیبتت در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و عظیم و ناگوار و دشوار بود. و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمانها بر جمیع اهل سموات نیز سخت و دشوار بود. پس خدا لعنت کند امتى که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند و خدا لعنت کند امتى را که شما را از مقام و مرتبه (خلافت) خود منع کردند و رتبه هایى که خدا مخصوص به شما گردانیده بود، از شما گرفتند
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
خدا لعنت کند آن امتى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آن مردمى را که از امراى ظلم و جور براى قتال با شما اطاعت کردند. من به سوى خدا و به سوى شما از آن ظالمان و شیعیان آنها و پیروان و دوستانشان بیزارى مىجویم. اى ابا عبد اللَّه من تا قیامت سلم و صلحم با هر که با شما صلح است و در جنگ و جهادم با هر که با شما در جنگ است. خدا لعنت کند آل زیاد و آل مروان را. و خدا لعنت کند بنىامیه را تمامی و لعنت کند پسر مرجانه را و لعنت کند عمر سعد را و خدا لعنت کند شمر را. و خدا لعنت کند گروهى را که اسبها را براى جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و بر تو بناگاه هجوم آوردند و براى جنگ با تو مهیا گشتند. پدر و مادرم فداى تو باد؛ تحمل حزن و مصیبت بر من به واسطه ظلم و ستمى که بر شما رفته سخت دشوار است. پس از خدایى که مقام تو را گرامى داشت و مرا هم به واسطه دوستى تو عزّت بخشید از او درخواست میکنم که روزى من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمد صلى اللَّه علیه وآله خونخواه تو باشم. پروردگارا مرا به واسطه حضرت حسین نزد خود در دو عالم وجیه و آبرومند گردان
یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلى اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَالنَّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِیائِکُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَرائَةَ مِنْ اَعْدائِکُمْ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
اى ابا عبداللَّه من به درگاه خدا تقرب جسته و به درگاه رسولش و به نزد حضرت فاطمه و حضرت حسن و به حضرت تو قرب مىطلبم به واسطه محبت و دوستى تو. و بیزارى از کسانى که اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند و بیزارم از پیروان آنها و به درگاه خدا و نزد شما اولیاء خدا از آن مردم ستمکار ظالم بیزارى مىجویم و اول به درگاه خدا؛ سپس نزد شما تقرب مىجویم به سبب دوستى شما و دوستى دوستان شما و به سبب بیزارى جستن از دشمنان شما. و بیزارى از مردمى که با شما به جنگ و مخالفت برخاستند و از شیعیان و پیروان آنها هم بیزارى میجویم. اى بزرگواران من سلم و صلحم با هر کس که با شما صلح است و در جنگ و مخالفتم با هر کس که با شما به جنگ است و دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما. پس از کرامت حق درخواست مىکنم به معرفت شما و دوستان شما مرا گرامى سازد و همیشه بیزارى از دشمنان شما را روزى من فرماید و مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد
وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِىَ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ وَ اَسْئَلُ اللَّهِ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِه مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و در دو عالم به مقام صدق و صفاى با شما مرا ثابت بدارد و باز از خدا درخواست میکنم که به مقام محمودى که خاص شما است مرا برساند. و مرا نصیت کند که در رکاب امام زمان شما اهلبیت، که هادى و ظاهر شونده ناطق به حق است؛ خونخواه باشم. و از خدا به حق شما و به شأن و مقام تقرب شما نزد خدا در خواست مىکنم، که ثواب غم و حزن و اندوه مرا به واسطه مصیبت بزرگ شما، بهترین ثوابى که به هر مصیبت زدهاى عطا مىکند به من آن ثواب را عطا فرماید. و مصبت شما آل محمد در عالم اسلام بلکه در تمام عالم سماوات و ارض چقدر بزرگ بود و بر عزادارانش تا چه حد سخت و ناگوار گذشت. پروردگارا مرا در این مقام که هستم از آنان قرار ده که درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آنها است. پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و گاه رحلت هم به آن آیین بمیران
اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْآبِدینَ وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللَّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ الْاَلیمَ اَللَّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیَّامِ حَیاتى بِالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه و پسر جگر خوار و یزید پلید لعین، پسر معاویه ملعون در زبان تو و زبان رسول تو صلى اللَّه علیه و آله در هر مسکن و منزل که رسول تو توقف داشت (همه جا او را به لعن یاد کرد). پرورگارا لعنت فرست بر ابىسفیان و بر پسرش معاویه و پسرش یزید پلید. بر همه آنان لعن ابدى فرست و این روز (عاشوراء) روزى است که آل زیاد بن ابیه لعین و آل مروان بن حکم خبیث، به واسطه قتل حضرت حسین صلوات اللَّه علیه شادان بودند. پروردگارا تو لعن و عذاب الیم آنان را چندین برابر گردان. پروردگارا من به تو در این روز و در این مکان و در تمام دوران زندگانى به بیزارى جستن و لعن بر آن ظالمان و دشمنى آنها و بدوستى پیغمبر وآل اطهار او تقرّب میجویم.
سپس 100 مرتبه میگویی:
اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنِ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً.
و آنگاه 100 مرتبه تأکید مینمایی:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
پروردگارا تو لعنت فرست بر اوّل ظالمى که در حق محمد و آل پاکش صلوات الله علیهم ظلم و ستم کرد. و آخرین ظالمى که از آن ظالم نخستین در ظلم تبعیّت کرد. پروردگارا تو بر جماعتى که بر علیه حضرت حسین بجنگ برخاستند لعنت فرست و بر شیعیانشان و بر هر که با آنان بیعت کرد و از آنها پیروى کرد. خدایا بر همه لعنت فرست.
سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه و بر ارواح پاکى که فانی در وجود تو شدند. سلام خدا از من بشما باد الىالابد مادامى که شب و روزی برقرار و باقى است و خدا این زیارت مرا آخرین عهد با حضرتت قرار ندهد. سلام بر حضرت حسین و بر حضرت على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب حسین
و آنگاه میگویی:
اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.
سپس به سجده رفته و میگویی:
اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللَّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
پروردگارا تو لعنت مرا مخصوص گردان باولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سوّمین و چهارمین. پروردگارا و آنگاه لعنت فرست بر یزید پنجم آن ظالمان و باز لعنت فرست بر عبید اللَّه بن زیاد پسر مرجانه و عمر سعد و شمر و آل ابى سفیان و آل زیاد و آل مروان تا روز قیامت
ذکر سجده:
خدایا ترا ستایش مىکنم بستایش شکر گذاران تو؛ برغم اندوهى که بمن در مصیبت رسید. سپاس خدا را، بر عزادارى و اندوه و غم بزرگ من. پروردگارا شفاعت حضرت حسین را روزى که بر تو وارد میشوم نصیبم بگردان. و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا در روزى که بر تو وارد میشوم؛ با حضرت حسین و اصحابش که در راه خدا جانشان را نزد حسین فدا کردند (همنشین) باشم