شهادت جانگداز مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی (ع) را به همه شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنم.
از آه سینه من ، گرفته ماه کوفه ، شبها غم دلم را گویم به چاه کوفه
حضرت علی(ع) از منظر پیامبر | |
سالروز شهادت حضرت علی(ع) نخستین پیشوای شیعیان جهان در پیش است، بزرگ مردی که فتوت، مروت و جوانمردی را سرلوحه زندگی خود داشت، او مرد راستی و عدالتخواهی بود و نزد پیامبر اسلام ارزش بسیار والایی داشت . | |
رسول اکرم در شخصیت بی انتهای حضرت علی و کمالات بی نظیر و فضایل بی پایانش احادیثی فرموده و به تشریح مناقب آن حضرت پرداخته اند: - سوگند به آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست، اگر نبود این که گروهی از امت من تو را مثل انصاری که عیسی را به خدایی اشتباه گرفتند، غلو کنند در مورد فضایل و مناقب تو، مطالبی می گفتم که تمام مسلمانان خاک زیر پای تو را توتیای چشم خود می کردند . - اگر تمام باغها قلم گردد ، همه دریاها مرکب ، همه جن ها حسابگر و انسانها نویسنده شوند تا همه فضایل و مناقب علی را بشمارند نمی توانند . - هر کس دوست دارد مثل من زندگی کند و مثل من بمیرد ، به ولایت علی بن ابیطالب تمسک کند . - پروردگار عالم به من وحی کرد و مرا مأمور ساخت که علی را با لقب امیرالمومنین بخوانم و فرمود: تا به حال، کسی را با این لقب نخوانده ام و آن را به کسی نخواهم داد . - هر کس می خواهد حضرت نوح را در عزم و اراده اش بنگرد و علم سرشار حضرت آدم را درک کند و به جدم حضرت ابراهیم در حلم و بردباری اش نگاه کند و حضرت موسی را در ذکاوت و هوشیاری و حضرت عیسی را در زهد و بی توجهی به دنیا ببیند ، وجود مبارک علی را ببیند . - من شهر علم هستم و علی در آن است ، هر کس می خواهد وارد آن شود باید از درش بگذرد . - علی از حیث قضاوت و داوری نیز در میان امت من بی نظیر است . - سرلوحه دفتر هر فرد با ایمان محبت و دوستی علی ابن ابیطالب است . - علی داناترین امت من ، بعد از من است |
منبع: خبرگزاری مهر
شب نوزدهم:
اولین شب از شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم میخورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمان علیهالسلام مشرف میشوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض میکنند.
اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام میشود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.
اعمالی که در هر سه شب مشترک است:
1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)
2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.
3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِا سمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسنی وَ یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.
4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.
ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعلیٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَین ِ
ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ عَلیٍّ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.
پس از این عمل هر حاجتی که داری طلب کن.
5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.
6- احیا داشتن این شبها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و وزن دریاها باشد.
7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.
8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ...
اعمال مخصوص هر شب قدر
شب نوزدهم:
1- صد مرتبه "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".
2- صد مرتبه " اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".
3- دعای "یا ذَالَّذی کانَ..." خوانده شود .
4- دعای " اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ..." خوانده شود.
شب بیست و یکم:
فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.
منبع:سایت پربار تبیان
شب قدر و اجابت دعا
امام علی غلیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده میشود، پس از درگذشت پیامبر نیز این شب صاحبانی دارد.»
شب قدر، بزرگترین، شریفترین، پر ارجترین و پر رمز و رازترین شبها در گردونه زمان است که قلمها در وصفش میشکنند و زبانها در توصیفش قاصر و عقل و تدبیرها در فهم آن مبهوت و متحیر میمانند.
شبی که به فرموده امام صادق علیه السلام قلب رمضان به شمار میآید. بهترین شب سال، شب قدر است که خداوند در قرآن کریم آن را شبی پربرکت دانسته و ارزش آن را برتر از هزار ماه بیان میکند.
آیا به راستی برکتی بالاتر از این هست که یک شب هم تراز هزار ماه یعنی 30 هزار شب یا 83 سال و 4 ماه قرار گیرد؟
چرا این شب «شب قدر» نامیده شده است؟ چه اسراری در آن نهفته و چه وقایع و حوادثی در آن رخ داده و میدهد؟
مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم دین درباره نامگذاری این شب به «شب قدر» مطالب و دلایل زیادی آوردهاند.
شب قدر یعنی شب بزرگ و باعظمت، زیرا در قرآن کریم «قدر» به معنای منزلت و بزرگی خدا آمده است. (حج /74)
همه مقدرات بندگان نیز در طول سال در این شب رقم میخورد. (دخان /4)
همچنان که امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند در شب قدر آنچه را از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد مقدر میفرماید از زندگی یا مرگ، از خوب یا بد یا روزی، پس آنچه خداوند در این شب مقرر فرمود، وقوع آن حتمی خواهد بود.»
البته این امر هیچ گونه تضادی با آزادی اراده انسان و مساله اختیار ندارد زیرا تقدیر الهی به وسیله فرشتگان طبق شایستگیها و لیاقتهای افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست.
بدون شک مفاهیمی چون وعده و وعید، انذار و بشارت، کیفر و پاداش در قرآن و روایات بدون اراده و اختیار انسان بی معنا خواهد بود.
حضور انسان در محافل شب قدر، عبادت و دعا و ... جلوههایی از حضور اراده و اختیار انسان است. بزرگترین اشتباه درباره حقیقت مشیت الهی این است که گروهی خود را صاحب همه چیز میدانند و تصور میکنند خداوند به صورت مطلق همه کارها را به بندگان خود واگذار کرده است؛ پس نه ثواب و عقاب در کار است و نه مسوولیت و اخلاق.
گروهی دیگر نیز فکر میکنند انسان موجودی مجبور است که هیچ اختیار و آزادی ندارد و همه چیز توسط قضا و قدر تعیین میشود.
در حالی که حقیقت امری میان این دو نظر است یعنی نه جبر قضا و قدر و نه واگذاری مطلق به بندگان، چرا که بعضی از کارها را ما به خواست و اراده خودمان انجام میدهیم مثل خوردن، آشامیدن، رفتن، آمدن و ... و در بعضی دیگر از کارها همچون به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و ... اراده و خواست ما مطرح نیست.
در شب قدر فرشتگان بسیاری به زمین میآیند به طوری که زمین بر آنها تنگ میشود، لذا آن را «شب قدر» نامیدهاند زیرا یکی از معانی «قدر» به معنای ضیق و تنگ است (اطلاق /7) و در این شب قرآن با تمام قدر و منزلتش به وسیله فرشته صاحب قدر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.
پنهان بودن شب قدر
شب قدر در طول سال بیش از یک شب نیست و آن شب نیز در ماه مبارک رمضان واقع شده است. این مساله، مورد قبول همه مسلمانان است که هیچ گونه شک و تردیدی در آن وجود ندارد؛ زیرا از سویی خداوند در قرآن میفرماید: «ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.» (بقره /185)
و از سوی دیگر در آیه اول سوره قدر میخوانیم «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم.» از همراه کردن این دو آیه مبارکه به یکدیگر چنین نتیجهگیری میشود که شب قدر خارج از ماه مبارک رمضان نیست و حتما در این ماه قرار دارد.
بنابر روایات اسلامی خداوند اجابت را در میان دعاها پنهان کرده است تا مومنان به همه دعاها روی آورند. همان گونه که وقت مرگ را پنهان کرده است تا مردم در همه حال پذیرای آن باشند.
وقت قیامت و ظهور امام زمان (عج) را نیز مخفی کرده تا اهل معصیت آنها را دستاویزی برای نیل به مقاصد شوم خود قرار ندهند و در مقابل مومنان در همه حال مراقبت بیشتری از خود نشان دهند. بر همین مبنا شب قدر مخفی است و زمان دقیق آن مشخص نیست.
امام علی علیه السلام دلیل مخفی بودن شب قدر را در این میداند که مومنان شبهای بیشتری را قدر بدانند و به آرزوی درک فضیلت آن به کارهای نیک و عبادت بیشتری پرداخته و از معاصی و زشتیها دوری گزینند و در پرستش خداوند تلاش بیشتری نمایند.
از سوی دیگر شب قدر بایستی مخفی باشد زیرا اگر شب خاصی معین میشد، برخی افراد بر اثر توفیق شب زندهداری و احیائ آن به عُجب و غرور مبتلا میشدند اما هنگامی که زمان آن معین نباشد، بر اثر مواظبت بیشتر، ملکات فاضله در نفسشان راسختر میشود و در نتیجه از برکات و فیوضات بیشتری در این شبها بهرهمند میشوند.
اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت درخورشان را نداشت، زیرا مردم همواره برای هر چه که از دید آنها مخفی است، احترام بیشتری قائلند.
فضایل شب قدر
بیتردید شب قدر از شبهای با عظمت و با اهمیت سال است و دلیل فضیلت این شب بر سایر شبها به اعتبار اموری است که در این شب محقق میشود.
- شب آمرزش گناهان: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر سوره «قدر» فرمودند: «هر کس شب قدر را احیا بدارد و مومن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
- قلب رمضان: امام صادق علیه السلام فرمودند: «از کتاب خدا استفاده میشود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
- بهتر از هزار ماه: در فرهنگ غنی اسلام، همه چیز را با معیارهای الهی میسنجند و بر همین اساس قرآن در مورد این شب میفرماید: «لیلة القدر خیر من الف شهر» در دعای 44 صحیفه سجادیه نیز میخوانیم: «(عبادت و بندگی در) شبی از شبهای آن را بر (عبادت در) شبهای هزار ماه قرار داد (چون خیرات و برکات و سودهای دینی و دنیوی در آن است ) و آن را شب قدر نامید.»
- نزول قرآن در این شب: طبق روایات موجود، مجموع قرآن در شب قدر نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است اما نزول تدریجی و تفصیلی قرآن طی بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر گرامی به صورت الفاظ نازل شده است.
از دیگر فضایل این شب نامگذاری یکی از سورههای قرآن به نام «قدر» است و این خود گویای فضیلت و اهمیت این شب است. این شب، شب مبارکی است زیرا خدا میفرماید: و قرآن که بهترین خیرات و برکات است در این شب مبارک نازل شده است. (دخان /3)
نزول ملائکه و روح در شب قدر نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. چنان که امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: «عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز و زکات و انواع کارهای خوب بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.» شب قدر سراسر خیر و سلامت است و از هر امر ناپسندی به دور است و این خود نیز نشان شرافت آن بر هزار ماه است.
حضرت مهدی(عج)، صاحب شب قدر
بنا بر روایات و ظاهر آیات سوره قدر، شب قدر منحصر به زمان رسول خدا لی الله علیه و آله نیست و فرشتگان در شب قدر مقدرات یک سال را نزد «ولی مطلق زمان » میآورند و بر او عرضه میکنند. این واقعیت از روز نخستین خلقت بوده است و تا قیامت هم ادامه دارد.
از سویی نیز بنابر روایات زمین از نخستین روز خلقت تا آخر فنای دنیا بیحجت نخواهد بود چنان که امام علی علیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده میشود، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز این شب صاحبانی دارد.»
حجت خدا در زمین در زمان حاضر وجود مقدس و مبارک حضرت مهدی(عج) است و اوست که حجت خدا و وصی اوصیا و خلیفه رسول خدا و معصوم از هر گناه و پلیدی است و لذا صاحب شب قدر است.
"زهرا رضائیان"
فضایل حضرت امیرالمومنین علی (ع)
الگو گرفتن یک الگو
بله! خود امیر المومنین در جوانی شان , الگو داشته اند. الگویشان نیز پیامبر بوده است . از علی (ع) از شش سالگی همراه و همراز پیامبر و در خانه ایشان زندگی می کرده اند و در همه امور زندگی شان , حتی جزیی ترین مسایل هم به پیامبر اقتدا می نمودند یعنی خود ایشان هم از یک انسان کامل و والای دیگر الگو می گرفته اند
اما چگونه؟
پیامبر اکرم (ص) و علی(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خویشان دعوت عمومی در خانه خدا و حتی سفرههای تبلیغی پیامبر. علی (ع) همیشه اول صبح به دیدار پیامبر می رفت و آنگاه یکدیگر را شاداب در آغوش می کشیدند و احوال هم را می پرسیدند . آندو بزرگوار اوقات زیادی از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش می پرداختند و گاه علی (ع) خالصانه عرق از پیشانی پیامبر پاک می کرد و ایشان صمیمانه از او تشکر می نمود
علی (ع) خود در این باره می فرماید : (( پیامبر (ص) مرا در دامان خود پرورید. من کودک بودم , پیامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش می فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می داد... هرگز نیافت که من دروغی بگویم و در کردار من اشتباهی رخ دهد. من همچون بچه شتری تازه که پیوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او می رفتم . او هر روز نکته ای تازه ای از اخلاق برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتی از سال در کوه حرا به سر می برد و کسی جز من او را نمی دید... من نوروحی و رسالت را می دیدم و بوی خوش و دل انگیز نبوت را احساس می کردم ... موقعیتی که من در محضر رسول الله داشتم برای هیچ کس نبود))ـ
بسیار خوب!تمام این حرف ها درست ! اما حضرت علی (ع) , پیامبر را می دیده اند و وجود ایشان را لمس می کرده اند و به ایشان اقتدا می کرده اند اما من چه که حضرت علی (ع) را نمی بینم , چگونه می توانم از ایشان الگو بگیرم !؟
تاریخ که روح , افعال و رفتار امیرالمومنین را دیده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از دیدگان تاریخ!؟
شجاعت , جوانمردی و شورمندی حضرت علی (ع)
آری ! مگر تو نمی گفتی الگویی می خواهی که تو را به شور بیاورد . آنچه می تواند یک جوان را به شور بیاورد , دیدن حماسه آفرینی ها و شورمندی های کسی است که به او علاقه مند است . حال چه کس دیگری را سراغ داری که به اندازه امیرالمومنین , حماسه آفریده باشد
در همان کودکی که مصادف بود با آغاز بعثت پیامبر , کودکان به تحریک مشرکان پیامبر را آزار می دادند و سنگ می پراندند, با شجاعت از اطراف پیامبر دور می کرد . چه کسی , شب را در بستری پر خطر بجای دیگری , بجای محبوبش خوابیده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترین شب عمرش یاد کرده است ؟ مگر رشادت های امیر المومنین در جنگ بدر را نشنیده ای؟ آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخین نیمی از کشته شدگان این جنگ با ضرب مشیر علی (ع) از پای درامده بودند. می دانی در جنگ احد زمانی که علی (ع) 26 سال داشت , آنجا که در همان اوایل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامی که پیامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت می چرخید و از وجود مبارکشان محافظت می کرد همه مردم چه ندایی را از آسمان شنیدند
لا فتی الا علی , لا سیف الا ذولفقار
علی از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشیرها برنده تراست
اما جنگ خندق و شجاعت بی همتای علی (ع) و داوطلب شدن ایشان جهت مبارزه با عمروبن عبدو یکی از نیریمند ترین مردان عرب آری همانجا بود که پیامبر به واسطه اخلاص علی (ع) در این مقابله بی نظیر فرمود
ضربه علی یوم الخندق , افضل من عباده ثقلین
به راستی که چنین جمله ای در وصف هیچ دلیر مرد دیگری بیان نشده ! در ان زمان امیر المومنین 28 سال بیشتر نداشت!؟
در جنگ خیبر نیز هنگامیکه تمام مردان با تجربه و جنگ دیده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علی (ع) به میدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خیبر ان پیروزی بزرگ را برای اسلام به ارمغان اورد
به راستی که هیچ جوان دیگری , چنین جوانی پر شور و هیجان انگیزی نداشته است
همه مردان بزگ تاریخ بشریت و پیشاپیش همه آنها علی (ع) در دوران جوانی از رموز موفقیت به خوبی بهره برده , راههای پر پیچ و خم آن را با درخشندگی پشت سر نهاده , توانسته اند کارهای بزرگی را به انجام رسانند
تفریح و شادی علی (ع)
می دانی ای دوست عزیز : من هم حرفهای تو را می پذیرم . اما جنگ و شور و حماسه بخشی از زندگی انسان است . چیزهای دیگری هم هستند که آدمی باید به آنها هم توجه کند. یک الگوی کامل , باید در ان زمینه ها هم حرف برای گفتن داشنه باشد. اینطور نیست ؟
حتما همینطور است و من به تو می گویم که امیر المومنین در آن موارد هم , الگویی قابل قبول و کامل ارایه می دهد . آخر تو درباره زندگی امیرامومنین چه فکر کرده ای؟
فکر می کنی تمام زندگی حضرت علی (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟
یعنی اینطور نبوده است !؟
نه که نبوده است ! حضرت علی (ع) , مردی خوش رو و خندان بوده اند . همیشه تبسم بر لب داشته اند که دل مومنان را شاد می کرده است . ایشان تفریح هم می کرده اند. منتها تفریح در دیدگاه امام علی (ع) ولگردی و اتلاف وقت یا روز را به شب رساندن نبود؟
پس تفریح علی (ع) چگونه بود؟
علی (ع) کار را تفریح می دانست
تفریح او را , مسافرت ,کمک به دیگران ,تحصیل و تدریس , سرودن , نوشتن , حفظ و قرائت قران , مباحثه , نگریستن به طبیعت و ورزش تشکیل می داد . پرداختن به ورزشهای شمشیر بازی , پرتاب نیزه , اسب سواری , کشتی , وزنه برداری و شرکت در مسابقات ورزشی هم برای ایشان جنبه تفریح داشته است
چقدر جالب بوده است ! احتمالا به دلیل همین دیدگاه امیرالمومنیننسبت به تفریح و زندگی بوده است که اگر سرتاسر زندگی شان را مرور کنیم , لحظه ای توقف و سکون در ان نمی یابیم. گویی حتی یک لحظه هم با لحظه قبلی اش مشابه نبوده است و درست بدلیل همین دیدگاه بود که شوخی و خنده هم در سیره مولای متقیان شکل دیگری داشت
امیر المومنین اهل شوخی و مزاح بود. اما نه شوخی های زننده و بی مزه ! بلکه مزاح های معنادار و آموزنده
هر گاه یکی از یاران و دوستانش را گرفته می دید با شوخی او را خوشحال می کرد تا اندکی از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اینکه شادی علی (ع) هنگامی بود که یک کافر , مسلمانمی شد. جنگی به پیروزی ختم می شد , غذایی به فقیر می رساند , دل غمدیده ای را شاد می کرد , مشکلی را از کسی مرتفع می کرد و کودک یتیمی را ذوق زده می نمود
نکته دیگر هم این بود که مولای متقیان در شوخی هایش مراقب و محافظ حدود شرعی بود تا حتی به شوخی دروغ نگوید , دل مومنی را نشکند و یا با زن و دختر نامحرمی , شوخی نماید
علی(ع) و اتباط با زنان و دختران
به طور مثال همین چگونگی ارتباط داشتن با زنها و دخترهای نا محرم در جامعه , یکی از معضلات امروز ما جوانهاست.بخاطر اینکه نه الگوی مناسبی در مورد ان ارائه شده و نه دیدگاه دین در مورد آن به خوبی مشخص و تبیین شده است. تازه , تندروی ها و کج روی های گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن
اگر به سیره امیرالمومنین دقت کنی , می بینی که حضرت , در سنین جوانی با زنان سالخورده سلام و احوالپرسی می نمود ولی با دختران و زنان جوان نه ! حتی سلام هم نمی کرد . در حالیکه پیامبر در همان زمان با زنان و دختران جوان هم سلام و احوالپرسی می کردند چون زمانی که علی (ع) 20 ساله و در عنفوان جوانی چنین عمل می نمود , پیامبر اکرم قریب 50 سال از عمر شریفشان می گذشت. بنابراین از آنجا که احتمال پیش امدن گناه دست کم برای طرف مقابل دور از ذهن نبود , علی (ع)این تربیت شده مکتب پیامبر به عنوان یک جوان سعی داشت مسائل ارتباطی و حدود بین دختر و پسر و به عبارتی زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنین آن حضرت مبراو پاکیزه از هرگونه آلودگی بود
از طرفی پیامبرسه دختر جوان به نامهای زینب , ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند , بااینکه علی(ع)از کودکی به این خانه رفت و آمد داشتند , اما در این رفت و امدها نهایت دقت را بعمل می آوردند. درحالی که همین علی (ع) در دوران خلافتش وقتی که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهیدی را نیاز به کمک دید به یاری او شتافت
پس در ارتباط با افراد نامحرم , چیزی که بیش از همه اهمیت دارد
نیت و انگیزه طرفین و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده در این ارتباط برای هر دو نفر است
یاری رساندن به نیازمند و در طلب رضای خدا آنهم در حد ضرورت مطلوبست و لیکن این سیره جدایی از بهانه جویی برای آشنایی و استمتاعات و لذت جویی و هرگونه آلودگی دیگر است
به راستی که کسی چون حضرت علی (ع) , در سنین جوانی اش و در ریزترین حرکات و رفتارهایش بهترین الگوی نسل جوان ماست
قال مولانا صاحبالزمان (عج): فاکثرو الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم؛ مولای ما حضرت صاحبالزمان(عج) فرمودهاند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که گشایش کار شما نیز در آن است».
ماه مبارک رمضان شریف ترین ماه های سال است و تنها نام این ماه در قرآن ذکر شده است. اعتبار و شرافت ماه مبارک نیز به شبهای قدر است که به فرموده قرآن از هزار ماه افضل است و عمل در آن از هزار ماه بهتر است.
مگر شب قدر چه شبی است؟ شبی که در آن قرآن نازل شده است.
اما هدف از نزول قرآن چیست؟ قرآن کریم میفرماید: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم همانان این قرآن به راهی که اقوام (استوارتر) است هدایت میکند». در تفسیر این آیه شریفه امام صادق(ع) فرمودهاند: «یهدی الی الامام» یعنی قرآن به سوی امام هدایت میکند.
از امام سجاد(ع) پرسیدند: «فما معنی المعصوم؟» معنای معصوم چیست؟ آن حضرت فرمودند: «هو المعتصم بحبلالله و حبلالله هو القرآن. لایفترقا الی یوم القیامة والامام یهدی الی القرآن و القرآن یهدی الی الامام و ذلک قول الله عزوجل (ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم».
«معصوم (کسی است که) معتصم به حبل الله است و حبل الله قرآن است. این دو تا روز قیامت از هم جدا نمیشوند و امام به سوی قرآن هدایت میکند و قرآن به سوی امام هدایت میکند و این است معنای کلام خداوند تعالی که «این قرآن به راهی که اقوم (استوارتر) است هدایت میکند.»
در کتاب شریف اصول کافی کتاب الحجة باب «فی شان انا انزلناه ...» آمده است که امام جواد (ع) به شیعیان میفرمودند: با سوره انا انزلناه... با مخالفان (اهل سنت) مخاصمه و مباحثه کنید تا پیروز شوید. به خدا که آن سوره پس از پیغمبر بزرگترین حجت خداوند است بر مردم و آن سوره سرور دین شماست (بزرگترین دلیل مذهب شماست) و نهایت دانش ماست ...»
با مقدمه فوق مشخص میشود که تمام تشریفات و برکاتی که خداوند برای ماه رمضان در نظر گرفته است که روزهای این ماه بهترین روزها، شب هایش بهترین شبها، ساعت هایش بهترین ساعت هاست، خواب روزهدار عبادت است و نفس کشیدنش ثواب تسبیح دارد و ... همه و همه به خاطر آن است که مردم در این ماه متوجه
![]() |
![]() | |||||||
|
![]() |
![]() | |||||||
|
شب 19 :
اول شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى بخوبى و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل کردن و هزار ماه و در آن شب تقدیر امورات سال میشود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب باذن پروردگار بزمین نازل میشود و بخدمت امام زمان ع مشرف میشوند.
1- غسل است و بهتر آنستکه مقارن غروب آفتاب غسل کند که نماز مغرب را با غسل بخواند.
2- دو رکعت نماز است . در هر رکعت بعد از حمد) هفت مرتبه (توحید و بعد از فراغ هفتاد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه .
3- قرآن مجید را بگیرد و بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:
"اللهم انى اسئلک بکتابک المنزل و مافیه اسمک الاکبر و اسمائک الحسنى و ما یخاف و یرجى ان تجعلنى من عتقائک من النار "
پس هر چه حاجت دارد بخواهد.
4- آنکه مصحف شریف را بگیرد و بر سر گذارد و بگوید:
پس ده مرتبه بگوید. بک یاالله و ده مرتبه بحمده پس هر یک از معصومین را نام برد و ده مرتبه بگوید تا بحجة بن الحسین علیه السلام برسد. آنوقت حاجت خود را از خدا بخواهد.
شب 20 :
نمازش هشت رکعت است بعد از حمد بهر سوره اى میسر شود.
شب 21 :
فضیلتش زیادتر است از شب نوزدهم و باید اعمال آن شب را از غسل و احیا و زیارت امام حسین (ع ) و نماز هفت قل هو الله و قرآن سرگفتن و صد رکعت نماز دعاى جوشن و غیرها در این شب بعمل آورد و نماز امشب هشت رکعت است به حمد و هر سوره اى که میسر است و از این شب شروع میشود.
در این شب حمادبن عثمان بر حضرت صادق ع وارد شد. حضرت سئوال کرد که غسل کرده اى . عرض کرد بلى . پس حضرت حصیرى طلبید و حماد را نزدیک خویش خواند و مشغول نماز گردید و پیوسته آنحضرت نماز خواند و حماد نیز خود را بآنحضرت چسبانیده بوده و نماز میخواند تا از نمازهاى خود فارغ شدند. پس آنحضرت دعا کرد و جماد آمین گفت تا صبح طلوع کرد. آنجناب اذان و اقامه گفت و بعض غلمان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اول حمد و انا انزلناه و در دوم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تقدیس و مسلمات شد. پس سر به سجده نهاد و بمقدار یک ساعت بجز چیزى از آنجناب شنیده نشد. پس از آن ، این دعا را خواند:
"لا اله انت مقلب القلوب و الابصار "
شب 22 :
نمازش هشت رکعت است به حمد و هر سوره که خواهد و غسل و دعاهاى این شب را بعمل آورد.
شب23 :
از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مستفاد میشود ک شب قدر همین شب است و در این شب جمیع امور بر وفق حکمت مقدر میگردد. و از براى این شب غیر از اعمالیکه با دو شب سابق مشترک است چند عمل دیگر است :
1- خواندن سوره عنکبوت و روم که حضرت صادق (ع ) قسم یاد فرمود که خواننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است .
2- خواندن سوره حم دخان .
3- خواندن انا انزلناه .
نماز امشب هشت رکعت است به حمد و هر سوره که میسر شود علامه مجلسى فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخوانند و دعاهاى صحیفه کامله را بخوانند، خصوصا دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه و روزهاى این شبها را نیز باید حرمت داشت و بعبادت و تلاوت و دعا بسر آورد. زیرا که در احادیث معتبر، وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است انتهى .
مقایسه قسمت های مختلف مربوط به مدرسه با فیلم ها
مدرسه ما : پایگاه جهنمی
پای تخته : لبه تیغ
دیکتاتوری معلم : مزد ترس
وراجی سر کلاس : مجوز مرگ
دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
یازدهم کفعمى در بلد الا مین فرموده این دعاء حضرت صاحب الا مرعلیه السلام است که تعلیم فرمود آنرا به شخصى که محبوس بود پس خلاص شد
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ
خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و امید قطع شد
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ
و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیرى شد و تویى یاور و شکوه بسوى تو است
الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
و اعتماد و تکیه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام
وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ
و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى
چشم بر هم زدن یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ
که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ
الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت
السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ
همین ساعت هم اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
محمد و آل پاکیزه اش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *